پیوند صنعت مشاوره مدیریت و فضای استارتاپی کشور

0

یادداشت فیروزه کرمانشاه عضو هیات موسس سرمایه‌گذاران نیک‌اندیش کارایا | صنعت مشاوره مدیریت در ایران سابقه‌ای بالای ۵۰ سال دارد. در طی این سال‌ها این صنعت با چالش‌های متعدد مواجه بوده و موفقیت‌ها و شکست‌هایی را در کارنامه دارد. هم مشاوران و هم سازمان‌هایی که خدمات مشاوره مدیریت را دریافت کرده‌اند، درباره کارآمدی‌ها و ناکارآمدی‌های این خدمات در شرکت‌های ایرانی نوشته و گفته‌اند.

مشاوره مدیریت در ایران هم توسط اشخاص حقیقی و هم توسط اشخاص حقوقی و سازمان‌هایی با سوابق متعدد در حال انجام است. به این معنا، تجربه و دانش انباشته این حوزه، در بین افراد متخصص و سازمان‌های فعال در این عرصه وجود دارد. مشاوره مدیریت در تنوعی از موضوعات ارائه می‌شود که از شناخته‌شده‌ترین آنها می‌توان به مشاوره در استقرار استانداردهای مدیریتی، منابع انسانی، مدیریت استراتژیک، مدیریت فرآیندی، بازاریابی و ساختار سازمانی اشاره کرد.

در سوی دیگر دره، استارتاپ‌ها با بنیانگذارانی معمولا‌ جوان قرار دارند. فارغ از اینکه کارآفرینان متولی استارتاپ‌ها در سوابق خود در مدیریت بنگاه‌های مستقری ایفای نقش کرده باشند یا نه، به اذعان اکثر گزارش‌های آسیب‌شناسی وضعیت استارتاپ‌ها در کشور، آشنانبودن با مسائل مدیریتی در تیم استارتاپ‌، از عمده زمینه‌سازهای شکست استارتاپ‌هاست. گرچه دربرخی وجوه مسائل استارتاپ‌ها به دلایل متنوع با مسائل بنگاه‌های بزرگ و نیز بنگاه‌های کوچک و متوسط مستقر، تفاوت‌هایی دارد‌ اما تردیدی نیست که توان و تجربه مشاوران مدیریت، می‌تواند در حل مسائل انسانی که مانع ساخت پایدار سیستم‌ها هستند، راهکاری کارآمد برای حل برخی از مسائل در حوزه استارتاپی باشد.

چنان‌که تا‌کنون گذشته، بین این سوی دره که افراد و سازمان‌های دارای تجربه در مشاوره برای دیگر سازمان‌ها هستند‌ و آن سوی دره که جوانان کارآفرین جویای راه‌حل‌هایی موثر برای مسائل کسب‌و‌کار تازه‌تاسیس خود هستند، تعاملات اندکی برقرار شده است. برای این فاصله موجود دلایلی را می‌توان شناسایی کرد. ممکن است تفاوت در میانگین سنی فعالان دو حوزه و متعاقبا تفاوت در کانال‌ها و پروتکل‌های ارتباطی را در پی دارد از دلایل کاهش احتمال ارتباط باشد. نوع فرهنگ رسمی حاکم در صنعت مشاوره مدیریت‌ و فرهنگ حاکم بر استارتاپ‌ها که سازمان‌های کوچک و غیررسمی هستند را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت و می‌تواند یکی از دلایل زمینه‌ای مانع ساخت این تعامل سازنده و اثرگذار باشد.  از دیگر دلایلی که قصد دارم در اینجا بر آن تاکید کنم، منفک‌بودن گردهمایی‌ها و نشست‌هایی است که فعالان دو حوزه در آن حضور دارند. از یک سو در کنفرانس‌ها و گردهمایی‌هایی که سال‌هاست در فواصل زمانی منظم – معمولاً سالانه- محل گردهمایی مشاوران بوده و هست، خبری از فعالان استارتاپی کشور نیست‌ و از سوی دیگر مشاوران در رویدادهای استارتاپی متعددی که با اهداف مختلف برگزار می‌شود اما در هر یک اطلاعات کافی برای ورود ‌ثمربخش مشاوران به استارتاپ‌ها تبادل می‌شود، حضور ندارند. شاید راهکاری سهل‌الوصول و کوتاه‌مدت برای برقراری این ارتباط، که توسط هر دو طرف قابل انجام است، دعوت از آن سوی دره برای شرکت در نشست‌ها و گردهمایی‌ها باشد. به این ترتیب می‌توان امید داشت با ساخت چند تجربه موفق در تعامل مشاوران-استارتاپ‌ها، راه‌های برون‌رفتی از مسائل زمینه‌ای موجود شناسایی شود و گشایشی در این بین حاصل شود که رونقی برای هر دو حوزه در پی داشته باشد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.