«همه نمیتوانند منتور باشند. هرکسی را به عنوان منتور انتخاب نکنید. هر تجربهای متعلق به فضایی خاص است که شاید برای افرادی در فضای دیگری و با موقعیت دیگر لزوما کارساز نباشد. باید از افراد دارای تجارب موفق و غیرموفق به عنوان منتور استفاده کرد. اگر فعالان استارتاپی دانش قوی داشته باشند، هر کسی نمیتواند خود را به عنوان منتور به آنها قالب کند. اگر فضایی برای سنجش افراد به عنوان منتور ایجاد شود، میتوان امیدوار بود که بنیانگذاران استارتاپی در انتخاب منتور اشتباهات کمتری را مرتکب شوند.» بخشهایی از صحبتهای شروین مشایخ با «شنبه» را خواندید و در ادامه سایر گفتههایش را میخوانید.
- جناب آقای مشایخ، نخستین پرسشم از شما این است که آیا همه میتوانند منتور باشند؟ چون الان تب منتورینگ حسابی داغ است. اصولا منتورشدن چه الزاماتی نیاز دارد؟
همه نمیتوانند منتور باشند و به نوعی مثل عکاسی است و به این صورت نیست که هر کسی دوربین به دست است، لزوما عکاس خوبی است. منتورینگ در خارج از ایران تعریف خاصی دارد و حتما نیاز نیست که در زمینه کسبوکار باشد و زمینههای دیگری از جمله زندگی، مالی و… را شامل میشود. فرق منتور با مربی در این است که کسی راهی را رفته و تجربهای را اندوخته و بر اساس شرایط مختلف، تجربهاش را در اختیار طرف مقابل قرار دهد. بعضی مواقع هم با پرسیدن یک سوال طرف مقابل را هدایت میکند و طرف باید جواب سوال را پیدا کند و دیگر اینکه مربی همیشه در کنار شماست و به شما یاری میرساند تا اینکه بتوانید چیزی را بهدست بیاورید و همیشه خطاها و لغزشها را یادآوری میکند ولی منتور به این صورت نیست.
- وضعیت فعلی ایران در اکوسیستم منتورشیپی به چه صورت است و چقدر منتورینگ بهطور واقعی و علمی صورت میپذیرد؟
الان منتورینگ در اکوسیستم کارآفرینی ایران، خیلی واقعی نیست و فضای درستی ندارد و خیلیها ادعا میکنند که منتور هستند و این کار را انجام میدهند ولی در این زمینه تخصص ندارند. مثلا افرادی که اصلا در زمینه فینتک فعالیتی ندارند، ادعا میکنند که منتور فینتک هستند در صورتی که در این زمینه فعالیتی نکردهاند یا خیلی مواقع به مشاور شبیه میشوند یا میگویند مشاور هستم یا در زمینههای مختلف تدریس میکنم. با این وجود در همین فضا هم هستند افرادی که قوی و فوقالعاده در حال کار هستند و کارشان را بهدرستی جلو میبرند و یک سری افراد هم به دلیل عدم دانش، از فضای بهوجود آمده سوءاستفاده میکنند تا به مقاصد خودشان برسند.
- بچههای استارتاپی چگونه باید افراد غیرمنتور و منتورهای غیرواقعی را شناسایی کنند؟
اولین نکته این است که باید از رزومه آنها اطلاعاتی داشته باشند و بدانند واقعا این افراد کاری را صورت دادهاند و اینکه در چه زمینهای فعالیت میکنند و حتما هم لازم نیست که کارهای موفقی داشته باشند و میتوانند شکستهایی هم داشته باشند ولی حداقل این تجربه را داشته و مسیر را رفته باشند و دانش اولیهای در زمینه خاصی داشته باشند. این موضوع بسیار تاثیرگذار است.
- از بحث تجربه و اینکه فرد در این حوزه کاری را انجام داده باشد و ممکن است موفق شده یا نشده باشد، میتوان نتیجه گرفت که بچههای موفق اکوسیستم میتوانند بهترین منتورها باشند و خیلیها تاکید دارند که با خواندن چند کتاب و مقاله نمیتوان منتور خوبی شد. نظر شما به چه گونهای است؟
وقتی اکوسیستمی بهوجود میآید همیشه نیاز نیست که از خود آن اکوسیستم همه چیز شکل بگیرد و بعضی مواقع عوامل بیرونی هم خیلی کمککننده هستند. اگر بخواهیم اکوسیستم خودمان را با خارج مقایسه کنیم، باید بگوییم که مثلا اکوسیستم سیلیکونولی بیش از ۵۰ سال است که در حال فعالیت است ولی اکوسیستم ما بیش از ۶ سال است که در این حوزه فعالیت میکند و سر و شکل جدی به خود گرفته است؛ به همین دلیل تجاربی که از آن بیرون میآید، نو هستند و به نوعی استارتاپی هستند. چه شتابدهنده باشد و چه استارتاپ و حتی سرمایهگذار، همگی نوپا هستند و در ابتدای راه. بنابراین نیاز داریم که افرادی که در کسبوکارهای روزمره خودشان به موفقیتهایی رسیدهاند آن را به این سیستم تلفیق کنند یا خود فعالان این حوزه عناصر موفقیت در حوزه استارتاپی را به افراد دیگر منتقل کنند. مهم نیست که تجربه آنها صددرصد درست باشد؛ یعنی تجربهای که منتور در اختیار طرف مقابل میگذارد، میتواند درست نباشد و میتواند برای آن زمان و آن آدم مشخص خوب باشد و اینطور نیست که برای همه موقعیتها و همه آدمها مفید باشد.
- بعضیها معتقدند که اگر منتورشیپ غلط تجارب شکست را بالا ببرد، موجودیت کارآفرینی با خطر مواجه میشود؟ چه راهکارهایی وجود دارد که بتوان از این آسیبها جلوگیری کرد؟
اولین مورد این است که بچههای استارتاپی دانش خود را در زمینههای مختلف قویتر کنند. بچههایی که استارتاپی را شروع میکنند بچههای دانشگاهی هستند و یک روز هم تجربه کاری در فضای واقعی را ندارند و ممکن است هر کسی با هر تجربهای برای آنها یک آدم باتجربه جذابی به حساب بیاید یا هر کسی که مقالهای مطالعه کرده برای آنها کار بزرگی محسوب شود. بنابراین اگر مطالعه دقیق داشته باشند، میتوانند انتخاب دقیقی داشته باشند.
دیگر اینکه فضایی بهوجود آید که همه افرادی را که منتور هستند، ممیزی کند و از دیدگاه این حوزه این افراد ممیزی شوند که میتوانند کار منتورینگ را در زمینههای خاصی انجام دهند و افرادی که دنبال منتور هستند در آن فضا و حوزه دنبال منتور باشند و از آنجا کمک بگیرند. در واقع باید مدارس و کارگاهی بهوجود آورد که منتورشیپ را به صورت درست به افراد آموزش دهد.