جذب سرمایه برای استارتاپ یا فروش استارتاپ؟

0

خیلی از ما خودمان را کارآفرین به حساب می‌آوریم. افرادی که چشمان باز دارند و ایده و انگیزه لازم برای اجرای ایده‌ها را در خود دارند. همه داستان‌ها درباره استارتاپ‌هایی که تاسیس می‌شوند و جذب سرمایه‌ می‌کنند، پول درمی‌آورند و موفق هستند برای ما الهام بخش است و ما را کمی به ورطه حسودی می‌اندازند. با خود می‌گوییم چطور ما به آنجا برسیم؟ ما چطور می‌توانستیم یک کسب‌وکار موفق داشته باشیم و جذب سرمایه برای استارتاپ خود انجام دهیم؟ این دقیقا اتفاقی است که طی چهارده ماه گذشته برای من رخ داد.

جرقه راه اندازی استارتاپ

قبل از ماه مارس سال ۲۰۲۰، من به صورت تمام وقت به عنوان مدیر بازاریابی کار می‌کردم. حرفه من در مسیر درست خودش حرکت می‌کرد. برای کارم جایزه گرفتم، مشهور شدم و رفته رفته در کنفرانس‌ها به عنوان سخنران شرکت کردم. بعد همه‌گیری کوید ۱۹ از راه رسید و دنیا را فرا گرفت. من کارم را از دست دادم. در ماه‌های بعد، دیدم که صنعت خدمات مالی به وضعیت بدی گرفتار شد. اما من این شانس را داشتم که چشم‌اندازی را وارد زندگی خودم کنم. با یکی از همکارانم شریک شدم و کسب‌وکار خودمان را راه‌اندازی کردیم. هدف این بود که دیدگاه خودمان در زندگی را اجرا کنیم و همه چیز را متفاوت انجام دهیم.

وقتی یک استارتاپ را پایه‌گذاری می‌کنید واقعا نمی‌دانید که قرار است به کجا برسید. اولش فکر می‌کنید که فکر همه‌جایش را کرده‌اید. اما هر چقدر بیشتر پیش می‌روید، بیشتر متوجه می‌شوید که چالش‌هایی که یک بنیان‌گذار با آنها روبرو است چقدر بزرگ هستند. در خصوص ما، به محض اینکه طرح کسب‌وکار و برند‌سازی را آماده کردیم، یک سکوی پرتاب خیلی خوب آماده کردیم و سعی کردیم جذب سرمایه‌ کنیم.

چالش‌های جذب سرمایه برای استارتاپ

واقعیت این است که تزریق سرمایه یک امر ضروری برای استارتاپ‌ها به حساب می‌آید. به عنوان یک استارتاپ در مراحل اولیه، واقعا در به در به دنبال سرمایه خواهید بود تا از پس هزینه‌های توسعه نرم‌افزار و خدمات حرفه‌ای برآئید. اولش معمولا مجانی کار خواهید کرد و هر چه دارید از جمله پول خودتان را سرمایه‌گذاری خواهید کرد. ما خیلی زود به این نتیجه رسیدیم که ترکیب یک ایده خوب و یک همه‌گیری لزوما شرایط خوبی برای جذب سرمایه‌ نیست. در این شرایط، قدم مناسب این است که محصول حداقلی قابل قبول  یا یک نمونه اولیه از ایده خود را تولید کنید تا بتوانید با استفاده از آن ایده خود را ارائه کنید.

چگونه ایده خود را به سرمایه‌گذاران ارائه دهیم؟

واقعا هیچ چیزی باعث نمی‌شود که برای ارائه ایده خود به سرمایه‌گذارها آماده باشید. استراتژی که من پیشنهاد می‌کنم این است که روی تجربه شخصی خود در آن صنعت تاکید کنید: سابقه و موفقیتی که در گذشته داشته‌اید مهم است. روی آن تمرکز کنید. این خود می‌‌تواند شاهد شما برای موفقیت ایده‌تان باشد. از تجربه و دانش‌تان درباره خدماتی که می‌خواهید ارائه کنید استفاده کنید و توضیح دهید که چطور می‌خواهید ایده خود را در محیط پیشرفته و مدرن ارائه کنید تا محصولتان برتر باشد.

درست است. ارائه کردن چنین چیزی سخت است. اما به هر حال سرمایه‌گذاران ما از ایده ما خوششان آمد. آن‌ها ایده ما را آنقدر جالب دیدند که ما قبل از اینکه مشتری واقعی داشته باشیم پیشنهاداتی داشتیم و حتی برای معامله مذاکره کردیم. در عین حال شرکت‌های دیگری در اطراف ما نیز نیاز برای تغییر را دریافتند. آنها دریافتند که نیاز به راه‌های بهتری برای ارائه محصول به توده مردم دارند.

ما تنها کسانی نبودیم که دریافتیم باید باهوش‌تر و سریع‌تر باشیم تا بتوانیم تجربه بهتری را به مشتریان ارائه کنیم. یکی از رقبای ما با من تماس گرفت و سعی کرد مرا استخدام کند. البته من خیلی مودبانه درخواستش را رد کردم چون همه حواسم روی استارتاپ خودم بود.  اما من واقعا باور دارم که اگر بتوانی خودت را تقویت کنی و در آن صنعتی که واردش شدی ارتباطاتی برقرار کنی، حتما موفق خواهی شد.

جذب سرمایه‌گذار برای استارتاپ یا فروش استارتاپ؟ مسئله این است!

در طول چند ماه، همه فکر و ذکرمان این شد که با استارتاپ‌مان چه کنیم و چطور می‌‌توانیم با هم کار کنیم. در نهایت، به ما پیشنهاد کاری داده شد و از ما خواسته شد با یک استارتاپ دیگر ادغام شویم. اگر شما در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است فکر کنید که چطور می‌خواهید از پس کار برآئید. از یک طرف، ‌ممکن است سرمایه‌گذارانی داشته باشید که به استارتاپ شما علاقه دارند و می‌خواهند در آن سرمایه‌گذاری کنند. و از طرف دیگر یک شرکت دارید که علاقه دارند استارتاپ شما را بخرند.

از نظر سرمایه‌گذار شما کارت خوبی برای بازی کردن هستید. آنها این فرصت را می‌یابند که رقیب بالقوه را در مشت خود داشته باشند و از تکنولوژی و هوش که همراهش می‌آید لذت ببرند. برای شما، یافتن سرمایه‌گذار یک حرکت بزرگ است چون به سرمایه دست پیدا می‌کنید. وقتی دارید گفت‌وگو می‌کنید که کدام مسیر را در پیش بگیرید چند چیز را باید مد نظر داشته باشید:

  1. کدام پیشنهاد فرصت بزرگتری برای پیشرفت و موفقیت پیش روی شما قرار می‌دهد؟ به سرمایه در دسترس فکر کنیم و نرخ موفقیت استارتاپ و منابع سرمایه را در نظر آورید.
  2. کسانی که قرار است با آنها کار کنید که هستند؟ هر سرمایه‌گذاری باید نه تنها سرمایه که ارزش افزوده‌ای نیز با خود همراه بیاورد. باید دنبال کار کردن با افراد باهوش باشید.
  3. چه زمانی قرار است وارد بازار شوید؟ با در دست داشتن چه گزینه‌هایی می‌توانید سریع‌تر وارد بازار شوید؟ برای ما کاملا واضح بود که پیوستن به تیم رهبری Yes Lender تصمیم درستی بود. منابع، افراد و راهی در پیش داشتند درست بود. دیدگاه‌هایمان با هم یکی بود و ما این شانس را داشتیم که کارها را در ظرفیت بزرگ‌تری انجام دهیم.

حرف آخر برای بنیانگذاران استارتاپ

بنابراین، خطاب به همه شما بنیان‌گذاران استارتاپ و یا بنیانگذاران آینده، درس امروز این است که به خودتان و آنچه که انجام می‌دهید باور داشته باشید. حتی وقتی که همه به شما شک دارند، فرصت‌های بازار را شناسایی کنید و دنبالشان بروید و یک طرح کسب و کار دقیق و محکم بنویسید و شریک و همکاران مناسبی را برای کار انتخاب کنید. بدون برخورداری از ذهن‌های خلاق در اطرافتان ممکن است موفق نشوید. مسیر درست را انتخاب کنید و پیش بروید.

از اهمیت جذب سرمایه‌گذار برای استارتاپ خود غافل نشوید!

اهمیت تامین سرمایه بر کسی پوشیده نیست. هر استارتاپ حداقل برای خرید تجهیزات، اجاره دفتر کار و استخدام نیرو، نیاز به جذب سرمایه برای استارتاپ در همان مرحله اولیه دارد تا بتواند هر‌چه زودتر پا بگیرد و در ادامه کار خود باید بتواند با اتکا به منابع مالی کسب‌و‌کارش را توسعه دهد. بیشتر استارتاپ‌ها بدون جذب سرمایه می‌میرند. منظور از استارتاپ، شرکتی است که برای رشد سریع ساخته شده ‌و جذب سرمایه برای استارتاپ سوخت اصلی این رشد سریع خواهد بود. سرمایه‌گذارانی هستند که حاضرند همه سرمایه مورد نیاز یک استارتاپ را تقبل کنند، اما موفق به جذاب‌شدن برای سرمایه‌گذاران، زمانبر است و با پیچیدگی‌های زیادی همراه است. سرمایه‌گذاران وقتی چک می‌کشند که یک ایده قانع‌کننده بشنوند. آنها به چیزی برای ترغیب‌شدن نیاز دارند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.