بازاری۰ ۳۰هزار میلیاردی در انتظار اکوسیستم ایران

0

متناسب با رشد اولیه استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان، منابع اولیه برای مرحله نخست شکل‌گیری اکوسیستم مناسب بوده است. به‌ویژه در فاز نخست شکل‌گیری این حوزه، منابع مالی کم نبوده است. هر چند رشد تعداد وی‌سی‌ها به اندازه رشد اکوسیستم نبوده اما به‌طور کلی دسترسی به منابع مالی خوب بوده است. اما مشکلی که در حال حاضر داریم به بعد از مرحله تامین منابع اولیه و مرحله ای‌بی‌سی مربوط است، چون در مرحله ای‌بی‌سی سرمایه‌گذاری بیشتری مورد نیاز است و شرکت‌های استارتاپی باید در بازارهای بزرگ‌تری کار کنند و نیاز به سرمایه بیشتری برای تبلیغات، راه‌اندازی کمپین‌ها، توسعه بازار و توسعه منابع انسانی نیاز دارند. در این مرحله است که خلأ داریم و سرمایه‌گذارانی که بتوانند در مقیاس‌های بزرگ کار کنند، تعدادشان اندک است. این گزاره‌ها بخشی از صحبت‌های رضا زرنوخی، رئیس انجمن وی‌سی ایران است که مابقی را در ادامه می‌خوانید. 

  •  به‌عنوان رئیس انجمن وی‌سی ایران بفرمایید که اسم‌گذاری‌های اعضای انجمن شما تحت عناوینی چون صندوق‌های نو‌آورانه، شتاب‌دهنده‌ها، وی‌‌سی و…، چه تفاوت کارکردی ایجاد می‌کند؟

ما چند دسته سرمایه‌گذار با عناوین مختلف داریم که هر کدام در مرحله‌ای استارتاپ‌ها را حمایت می‌کنند. شتاب‌دهنده‌ها مرحله منتورینگ و آماده‌سازی شش‌ماهه نخست و سرمایه‌‌گذاری اولیه را انجام می‌دهند و ۳۰میلیون و در مواردی تا ۱۰۰میلیون برای استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. همچنین صندوق‌های‌ پژوهش و فناوری علاوه بر مشارکت در سهام پروژه‌ها، خدماتی مانند ضمانت‌ها را برای قراردادهای استارتاپ‌ها فراهم می‌کنند و تسهیلات در گردش کوتاه‌مدت هم به آنها می‌دهند. در حوزه سرمایه‌گذاری همچنین شرکت‌های وی‌‌سی (vc)‌ را داریم که منابع مالی بیشتری در اختیار دارند، حرفه‌ای‌تر هستند و در توسعه بازار، توسعه منابع انسانی و عقد قراردادهای حقوقی و… به استارتاپ‌ها کمک می‌کنند. 

صندوق‌های جسورانه دسته جدیدی هستند که در بورس عرضه شده‌اند و برای آی‌پی‌اُ (IPO) یا عرضه عمومی سهام بهترین ویژگی را دارند. بنابراین می‌توانند حلقه مکمل قبلی‌ها باشند برای عرضه در بورس. منتها اینها چون حدود شش ماه است راه افتاده‌اند، هنوز هیچ توافق و قراردادی را انجام نداده‌اند. همچنین خدمات فناوری، خدمات توسعه بازار، منتورینگ و صادرات را ارائه می‌کنند و به ازای آن پولی دریافت می‌کنند. 

  •  الان چه تعداد از مراکزی که نام بردید در این زمینه فعالیت می‌کنند؟ 

در حال حاضر حدود ۴۵ شرکت، صندوق، مرکز شتاب‌دهنده و سرمایه‌گذار جسورانه در انجمن وی‌سی ایران عضویت دارند اما شرکت‌های وی‌‌سی هم داریم که عضو انجمن نیستند. طبق برآوردی که داریم حدود ۱۰ شرکت وی‌سی دیگر هم در بازار حضور دارند که هنوز به عضویت انجمن درنیامده‌اند. 

  •  این تعداد سرمایه‌گذارها کم نیست؟ مثلا نسبت به سن اکوسیستم یا جمعیت ایران؟

طبق برآورد ما اگر این تعداد را با میزان جمعیت کشورمان بسنجیم، به حدود ۱۵۰ وی‌سی در ایران نیاز داریم. البته این به این معناست که اکوسیستم هم رشد کند و مثلا استارتاپ‌های حوزه پزشکی، گردشگری و… تعدادشان افزایش یابد. منتها عمر اکوسیستم ایران حدود ۷ سال یا کمی بیشتر است، اما عمر اکوسیستم کشوری چون کانادا یا بعضی از کشورهای اروپایی بیش از ۴۰ سال است. بنابراین اگر با سرعت رشد و عمر اکوسیستم مقایسه کنیم، ما هم به این تعداد وی‌سی می‌رسیم. اما الان نیازی به مثلا ۱۰۰وی‌سی نداریم چون ‌بسیاری از ظرفیت‌های اکوسیستم نه‌تنها اشباع نشده بلکه هنوز آغاز به کار هم نکرده است. 

اگر بتوانیم میزان سرمایه‌گذاری فعلی را تا سه برابر افزایش دهیم، تا ۵ سال آینده بازاری ۳۰هزار میلیارد تومانی از شرکت‌های استارتاپی خواهیم داشت

  •  ظاهرا سرمایه‌گذاران فعلی بیشتر از بخش خصوصی هستند؛ سرمایه بخش دولتی چقدر جذب اکوسیستم شده است؟

در حال حاضر چند صندوق صددرصد دولتی داریم که هر سال دولت به آنها بودجه می‌دهد. مانند صندوق کارآفرینی امید، صندوق نوآوری و شکوفایی که متعلق به کانون دانش‌بنیان است، صندوق الکترونیک که متعلق به وزارت صنایع است و صندوق دیگری که متعلق به صنایع دریایی است. بقیه، شرکت‌های سهامی هستند که با سرمایه خود کار می‌کنند. به رغم اینکه شاید یک بار بودجه دولتی هم به آنها تزریق شود اما دولتی نیستند و با تعابیر قانونی می‌توان گفت که تابع قانون تجارت هستند نه تابع قانون محاسبات عمومی و بودجه دولتی. چهار صندوق دولتی که نام بردم، کمابیش به استارتاپ‌ها کمک می‌کنند هر چند مثلا صندوق نوآوری کمک زیادی به استارتاپ‌ها نمی‌کند و بیشتر به شرکت‌های دانش‌بنیان بالغ و پارک‌های علم و فناوری کمک مالی می‌کند. 

  •  خود شما چقدر موافق حضور دولت برای سرمایه‌گذاری در اکوسیستم هستید؟ آیا حضور دولت این خطر را ایجاد نمی‌کند که با تزریق منابع مالی زیادی به یک نهاد یا صندوق خاص، توازن بازار را بر هم بزند؟

کلا حضور مستقیم دولت در سرمایه‌گذاری توصیه نمی‌شود. حتی در کشورهای توسعه‌یافته هم چنین تجربه‌ای را مثبت نمی‌دانند، بلکه حضور دولت‌ها در اکوسیستم کشورهایی چون آمریکا به این صورت است که می‌گویند وی‌‌سی‌‌ها سرمایه‌گذاری بکنند منتها دولت بخشی از ریسک را می‌پذیرد و در قالب وامی که به وی‌سی می‌دهد، این ریسک را پوشش می‌دهد اما خود دولت هیچ حضور مستقیمی ندارد. بنابراین برای رشد اکوسیستم دولت‌ها باید در پوشش ریسک وی‌سی‌ها مشارکت کنند و مدل توصیه‌شده و موفق همین شیوه است. بنابراین در قدرت مانور وی‌سی و شیوه کارش هیچ دخالتی ندارند. نکته دیگر اینکه دولت‌ها در سایر کشورها به وی‌سی‌ها توصیه می‌کنند که به جای اینکه سرمایه خود را به حوزه‌هایی چون مسکن و خودرو، نفت و گاز و… ببرند، به حوزه علم و فناوری و اکوسیستم استارتاپی بیاورند و در عوض مشوق‌هایی به آنها می‌دهند. مثلا مشوق‌های مالیاتی و… بنابراین دولت می‌تواند مجری تعیین‌کننده قوانینی برای ارائه مشوق‌ها به سرمایه‌گذاران حوزه علم و فناوری باشد‌ نه اینکه در نقش بازیگر و سرمایه‌گذار اصلی وارد شود.  

  •  بنابراین باید مسیر را برای ورود بخش خصوصی و همچنین سرمایه‌گذار خارجی هموار کنیم. در حال حاضر چه موانعی بر سر راه سرمایه‌گذار داخلی و خارجی برای ورود به اکوسیستم ایران وجود دارد؟

به نظر من مهم‌ترین مانع، مدل ناقص اقتصادی ایران است؛ چون تامین مالی برای  راه‌اندازی کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری عمدتا از بازار پول یعنی بانک و به شکل وام است. بیش از ۹۰درصد تامین مالی استارتاپ‌ها، اس‌ام‌ای‌ها، شرکت‌های بالغ و… از بانک است. به این مفهوم که افراد شریک نمی‌پذیرند و فرهنگ مشارکت در کشور ما نسبت به سایر کشورهای دنیا بسیار ضعیف است. در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته و حتی سایر کشورها درصد وام‌های بانکی در توسعه کسب‌وکارها کمتر از ۵۰درصد است؛ یعنی بسیاری از شرکت‌ها به سمت مشارکت با وی‌سی‌ها سوق یافته‌اند. 

اما در ایران حتی شرکت‌های دانش‌بنیان که بخشی از آنها استارتاپی است و سایر کسب‌وکارهای نوپا، به وام‌گرفتن و دسترسی به پول ارزان به عنوان نخستین گزینه نگاه می‌کنند. بنابراین حاضر نیستند بخشی از سهام خود را به شرکت‌های وی‌سی واگذار کنند. به همین دلیل سرمایه‌گذاران با عطش بالایی از طرف کسب‌وکارها برای جذب سرمایه مواجه نیستند. شرکت‌های دانش‌بنیان ترجیح می‌دهند از صندوق شکوفایی و نوآوری وام ارزان با سود ۴درصد و به صورت قرض‌الحسنه دریافت کنند و به سراغ وی‌سی‌ها نمی‌آیند و همین موجب می‌شود که وی‌سی‌ها با انباشت تقاضا مواجه نباشند و رغبت سرمایه‌گذاران برای حضور در اکوسیستم کاهش ‌یابد. به همین دلیل سرمایه‌گذاران منتظر هستند که چه زمانی دولت از این بازار خارج می‌شود و اعلام می‌کند که وام نمی‌دهم و باید به سراغ وی‌سی‌ها بروید. در دنیا این مسائل حل شده و به شرکت استارتاپی وام نمی‌دهند بلکه آن را به سمت وی‌‌سی‌ها هدایت می‌کنند. چون وی‌سی نه‌تنها سرمایه‌ در اختیار استارتاپ‌ها قرار می‌دهد بلکه در توسعه بازار، ایجاد ارزش افزوده و فروش هم به آنها کمک می‌کند. قصه واگذاری بخشی از سهام در ایران به مشکلی فرهنگی تبدیل شده و گرایش‌ها به سمت بانک‌هاست. به همین دلیل سرمایه‌گذاران فکر می‌کنند که پروژه‌های زیادی وجود ندارد و به سرمایه‌گذاری در این حوزه ترغیب نمی‌شوند. اگر وام‌های دولتی قطع شود و کمک دولت به استارتاپ‌ها در واقع نوعی حمایت از وی‌سی‌ها باشد، در آن صورت تعداد چنین شرکت‌هایی رشد بسیار خوب خواهد داشت. 

یک مسئله فنی هم بر سر راه حضور سرمایه‌گذاران در این حوزه وجود دارد که مربوط به قانون مالکیت فکری بوده چون در ایران وضعیت روشنی نداشته و اغلب ایده‌ها کپی می‌شوند و مالکیت مشخصی ندارند، بنابراین سرمایه‌گذار نمی‌داند که چه گواهی مشخصی پشت ایده‌ها وجود دارد و به ایده‌ها اعتماد نمی‌کند. چون در دنیا ایده‌ها توسط‌ نهادهای مشخصی ثبت می‌شوند و در صورت سرمایه‌گذاری روی این ایده‌ها، از ضمانت حقوقی برخوردار هستند. این مسائل موجب شده تا جذابیت وی‌سی و تشکیل شرکت‌هایی در قالب وی‌سی در ایران کم شود. اما در هر صورت به لحاظ عمر سازمانی و شیب رشد اکوسیستم ایران، رشد وی‌سی‌ها خوب بوده اما شاید ۵ سال دیگر این مسیر بسیار روشن‌تر باشد و رشد بیشتری اتفاق بیفتد. چون تعداد پروژه‌های موفق استارتاپی هم بیشتر خواهد شد، شرکت‌ها در بورس عرضه می‌شوند و حجم تبلیغات رسانه‌ای هم بیشتر می‌شود. بنابراین وجود تعداد زیادی نمونه‌های موفق خود عاملی می‌شود برای جذب هر چه بیشتر سرمایه‌گذاران. اما در حال حاضر اکوسیستم با کمبود داستان‌های موفقیت مواجه است که ما امیدواریم طی سال‌های آینده بر تعدادشان افزوده شود و اگر اکوسیستم ایران شیب رشد یکی دو سال اخیرش را ادامه دهد، فضای روشنی در پیش خواهد داشت. همیشه هم این مسئله وجود داشته که سرمایه‌گذار بعد از کارآفرین وارد می‌شود و سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر هم بعد از سرمایه‌گذاران جسور. بنابراین به نظر من اکوسیستم باید رشد تدریجی و طبیعی خود را طی کند و راه میان‌بری وجود ندارد. باز هم تکرار می‌کنم که اکوسیستم ایران مثلا نسبت به اکوسیستم آمریکا خیلی عقب نیست و نسبت به سنی که دارد، رشدش خوب بوده است. من فکر می‌کنم تا ۱۰ یا ۱۵سال آینده وی‌سی‌‌های بزرگی در این حوزه خواهیم داشت و داستان‌های موفقیت زیادی خواهیم شنید. 

  •  بخشی از پرسشم مربوط به موانع حضور سرمایه‌گذاران خارجی در اکوسیستم ایران بود. 

برای سرمایه‌گذاران خارجی مسائل متفاوتی وجود دارد. چون سرمایه‌گذار خارجی به دنبال سرمایه‌گذاری روی پروژه‌هایی است که به بازار ایران محدود نشوند. مثلا ترجیح می‌دهد روی پلتفرم‌هایی سرمایه‌گذاری کند که آن را در کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هم بتوان فروخت. بنابراین هر چه مدل‌ها و پروژه‌هایی با قابلیت بین‌المللی شدن داشته باشیم، سرمایه‌گذاران خارجی رغبت بیشتری به بازار ایران پیدا می‌کنند. همین الان هم بازار بزرگ ایران برای خارجی‌ها بسیار جذاب است چون سرعت رشد و بازدهی سودشان در ایران از نرمال جهانی بالاتر است. همچنین نبود وی‌سی‌های زیاد در ایران هم نوعی جذابیت برای سرمایه‌گذاران خارجی است. از طرفی به دلیل داشتن سرمایه‌های زیاد، ارقام مورد نیاز در بازار ایران برای‌شان بسیار ناچیز و کوچک است. بنابراین با وجود همه تحریم‌ها و محدودیت‌ها به بازار ایران علاقه‌مند هستند اما نبود پروژه‌های بزرگ با قابلیت بین‌المللی یکی از موانع حضورشان است. 

  •  برگردیم به این نکته که چرا وی‌سی‌ها برای استارتاپ‌ها جایگاه بانک را ندارند؟

حرف وی‌سی در دنیا این است؛ سرمایه‌گذاری در مقابل بازدهی پروژه و قبول ریسک شکست. اما استارتاپ‌های ایرانی این تفکر را دارند که اگر بخشی از سهام را در اختیار وی‌سی بگذارند، در صورت بازدهی، به نسبت سهمی که وی‌سی دارد، بازدهی را هم باید در اختیارش قرار دهند. بنابراین ترجیح می‌دهند که به جای واگذاری سهام‌شان، وام بگیرند. نکته دیگر اینکه وقتی برای دریافت وام به بانکی مراجعه می‌کنید تنها وثیقه‌ای نیاز دارد و فرایند پیچیده‌ای در میان نیست. اما وی‌سی‌ها در کشورهای دیگر بعد از بررسی اولیه، شروع به غربالگری می‌کنند تا به گزینه مورد اطمینان‌تری برای سرمایه‌گذاری برسند. شرکت‌های‌شان هم راه دیگری به جز استفاده از وی‌سی ندارند چون راه وام بسته است. از طرفی مشاورهای حقوقی و حرفه‌ای زیادی در کنار استارتاپ‌ها و وی‌سی‌ها حضور دارند و به آنها آموزش‌ می‌دهند که طی مراحلی آسان‌تر و سریع‌تر توافقات لازم را برای همکاری داشته باشند. 

  •  با توجه به دیدگاه مثبتی که به رشد اکوسیستم دارید، فکر می‌کنید رقم ۵هزار میلیارد ریال یا ۵۰۰میلیارد تومانی که در سال ۹۵ در این حوزه سرمایه‌گذاری شده، طی سال‌های آینده چه میزانی از رشد را به خود ببیند؟

نسبتی وجود دارد بین خروجی‌ها و میزان سرمایه‌گذاری. طی ۵سال گذشته، بیش از ۵شرکت استارتاپی ایران، ارزش‌ هر کدام به روی ۲هزار میلیارد تومان افزایش داشته است. شرکت‌هایی چون آسان‌پرداخت که با ارزش ۹۷۰میلیارد تومان به بورس عرضه شد و الان ارزش بیش از ۲هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان است و اگر دیجی‌کالا هم در بورس عرضه شود، همین افزایش ارزش را خواهد داشت. آپارات، کافه بازار و علی‌بابا را هم می‌توان به این لیست اضافه کرد. همچنین در حوزه بانکی هم شرکت‌های موفقی دیده می‌شود؛ یعنی باید به این صورت نگاه کنیم که آن میزان پول اندک توانسته ارزش افزوده بسیاری ایجاد کند. در حال حاضر هم بیش از ۱۰۰ پروژه را داریم که در فاز میانی رشد خود به سر می‌برند و روی ۱۰۰میلیارد تومان ارزش دارند. بنابراین ۵۰۰میلیارد تومان در بازه زمانی ۳ ساله، ارزش افزوده ۱۰هزار میلیارد تومانی ایجاد کرده است. پس اگر بتوانیم این میزان سرمایه‌گذاری را تا سه برابر افزایش دهیم، تا ۵ سال آینده بازاری ۳۰هزار میلیارد تومانی از شرکت‌های استارتاپی خواهیم داشت. در واقع سرعت رشد اکوسیستم به نوعی است که شاید رشدی چندبرابر آنچه اشاره شد را هم تجربه کند. چون هر کدام از استارتاپ‌ها ظرفیت‌های خالی اقتصاد ایران را هدف می‌گیرند و بهره‌وری را در آن بخش افزایش می‌دهند. همین اتفاق در مورد اسنپ افتاده و چند ده‌ هزار خودرو به خدمت یک استارتاپ درآمده و جایگزین یک روش غیربهره‌ور و گران شده‌اند. این امر ممکن است در زمینه‌های دیگری که اشباع نشده‌اند، مانند گردشگری، غذا و خوراک و… هم اتفاق بیفتد و به رشد چندبرای اکوسیستم کمک کند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.