وقتی که اسم دنیای مجازی میآید، نخستین چیزی که به ذهن میرسد مطالب کوتاه است، بیشتر از ۲۰۰ کلمه نباشد، بیشتر از یک صفحه نشود، بیننده را مجبور نکنیم تا صفحه را بالا و پایین کند، عکس را کوچک نگذاریم و … اما اگر به دنبال یک حقیقت میگردید، ما به قانون ۱۰۰ ثانیهای وفادار میمانیم؛ قانونی که میگوید بیشتر از ۱۰۰ ثانیه نباید مخاطب را معطل نگه دارید. او در همان نگاه اول تصمیمش را میگیرد. اگر در صفحه شما ماندنی باشد، بیشتر از ۱۰۰ ثانیه فرصت ندارید تا تمام محتوا را به او بدهید. همه چیز، حتی نوشتههای کوچکی که در اختیار دارید، هم نباید خواندنشان بیشتر از ۱۰۰ ثانیه طول بکشد. برای رسیدن به چنین چیزی، بهتر است خودتان را در دنیای مجازی ببینید، ببینید که چطور نسبت به صفحات دیگران واکنش نشان میدهید.
اما مراقب باشید تا کوتاهبودن مطالب، شما را به اشتباه نیندازد و از محتوای اصلی کم نکند. نباید شما را به دام بیندازد و از کیفیت بزنید. نباید ایدهها را خام کند و نوشتهها را بیمحتوا. نباید برای درگیر کردن مخاطب، دست روی عامترین جملات بگذارید و انتظار داشته باشید تا او هیجانزده صفحه را ترک کند. کوتاهترین متنها هم نیاز به همبستگی درونی دارند و هیچ چیز به اندازه یک وابستگی واقعی به کمک شما نمیآید. نمیتوانید از آدمها بخواهید تا جملات جالب و بامزه شما را از حفظ داشته باشند اما میتوانید در کوتاهترین زمان به آنها توصیههای لازم را بکنید. میتوانید بگویید حرف حسابتان چیست. این کوتاهبودن را به معنای بیمحتوایی درنظر نگیرید. برای مثال، میخواهید مطالبی بیشتر از ۲۰۰ کلمه نداشته باشید، اگر این ۲۰۰ کلمه تبدیل به ۲۵۰ کلمه شد، به شرط آنکه محتوای تاثیرگذار را در دل خود نگه داشته باشد، ایرادی نگیرید. اما به قانون ۱۰۰ ثانیه توجه کنید. اگر که به اندازه ۵۰کلمه به متن اضافه کردید، عکسی را انتخاب کنید که نیاز به تفکر فراوان نداشته باشد. در حقیقت حاصل جمع تمام محتوای تولید شده برای یک صفحه، بیشتر از ۱۰۰ ثانیه ادامه پیدا نکند. اگر به این قانون وفادار بمانید، قطعا مشکل حادی نخواهید داشت. برای شاخه بلندتر دست نکشید و واقعیت دوروبرتان را جدی بگیرید. ۱۰۰ ثانیه، بهتر از هیچ است و حتی بهتر از چند دقیقه. فراموش نکنید که تا زمانی که قصد تاثیرگذاری ندارید، مخاطب بیشتر به شما احترام میگذارد. اجازه بدهید تا میزان تاثیر را مخاطبتان مشخص کند.