پرزنتیشن دیجی‌کالا و دو نکته دیگر

0

 اما یونیکورن که نباید پرزنتیشنش روی یک پرده چروک دودردو باشد! و نمودارهای میله‌ای از رشدش خبر بدهد! انتظار داشتیم  چند ویدئووال ده-پانزده‌متری ببینیم و گرافیک و محتوای جذاب برای یک ارائه شگفت‌انگیز. کارشناس‌های بخش‌های مختلف دیجی‌کالا بیایند و در مورد هر کدام از این آمارها نکته‌ای بگویند و بروند. اما خب، مراسم خیلی شبیه دفاع یک پایان‌نامه جمع‌وجور در دانشکده مهندسی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد بود. حالا دفعه بعد ایشالا!

تقلای هفته: یک آژانس غیراینترنتی و کاملا واقعی به عنوان آخرین موردی که تلاش کرده از ماجرای تلخ اسنپ بهره‌برداری کند، تراکتی پخش  کرده و نقاط مثبت و منفی تاکسی‌های آنلاین را در کنار نقاط مثبت خودشان برشمرده است. برای مثال، درباره اینکه اسنپ ارزان است و ماشین‌های زیادی دارد کلی نوشته اما زیر آن اضافه کرده بود که اسنپ ناامن است، نرخش شناور است و عکس‌های خصوصی شما را هم دست آدم‌های ناشناس می‌دهد. راستش بابت جلد و پرونده دو‌هفته قبل یکی دو سه نفری سر ما غر زدند که زیادی طرف اسنپ ایستادید و در موضوع استارتاپ‌هراسی زیادی اغراق کرد‌ید. اما وقتی این تقلای محقرانه را دیدم که چطور عده‌ای دارند زور می‌زنند یک کسب‌وکار آنلاین را ناامن و کلاهبردار نشان دهند، فهمیدم دو هفته پیش ما خط درستی را گرفته بودیم. وقتی مضمون یک تبلیغ در دنیای واقعی این است که یک کسب‌وکار اینترنتی اگرچه ارزان است، اگرچه به شما احترام می‌گذارد، اما همین‌که نرخش را شناور می کند و همین‌که شما را با نام و عکستان می‌شناسد ناامن است، یعنی استارتاپ‌هراسی در وجود بسیاری از کسب‌وکارهای دنیای واقعی که رقیب آنلاین دارند بدجوری منتظر بروز است!

تحلیل هفته: پرونده هفته گذشته «شنبه» در مورد اینکه استارتاپ چیست از سوی عده‌ای از خوانندگان ما بازخوردهایی داشت که از قضا نکات مثبت و منفی ماجرا را موشکافانه بررسی کرده بودند. عده‌ای از اینکه شجاعت به خرج داده‌ایم و بدیهیات را به بحث گذاشته‌ایم، تشکر کرده بودند و عده‌ای که همیشه سمت پرحاشیه قضیه را می‌بینند، خوشحال بودند که تعریف نادرست یا دم‌دستی و برداشت اشتباه تعدادی از منتورهای ایرانی از مفهوم استارتاپ رو شده است! راستش ما هدفمان مچ‌گیری و یا امتحان گرفتن از فعالان اکوسیستم نبود. اصلا خودمان را مرجع و قاضی صاحب‌صلاحیتی برای چنین آزمونی نمی‌دانیم. هدف این بود که بگوییم بدیهی فرض‌کردن برخی مفاهیم پایه‌ای و تعاریف، گاه تا چه اندازه می‌تواند گمراه‌کننده باشد. و اینکه در بسیاری موارد تنها کافی است به تعریف اولیه رجوع کنیم تا متوجه شویم چرا در یک وضعیت بغرنج گیر کرده‌ایم. اما آنچه از بازخوردها دیدیم و شنیدیم این پالس را هم به ما داد که همدلی‌ها در اکوسیستم استارتاپی ایران آنچنان که از دور به نظر می‌رسد، زیاد نیست. منتوربازی و همایش‌بازی تعدادی از آدم‌های این فضا آنقدر روی مخ اکثریت رفته که برای کوبیدن یکدیگر از هیچ فرصتی دریغ نمی‌کنند. این نه به معنای تایید کاسبی با مفاهیم ترجمه‌شده غربی است و نه به معنای جانبداری از این خشونت‌های کلامی تلگرامی که مثل نقل‌ونبات همه‌جا و همه‌دقیقه در حال پخش شدن است. گویا نیازمند کمی مدارای بیشتر و صبوری بالاتر هستیم چراکه کاسبان مفاهیم، دیر یا زود دستشان رو می‌شود و کاسبی‌شان کساد؛ باور کنید نیازی نیست خون خودتان را زیاد کثیف کنید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.