ویژگی‌های یک ایده خوب چیست؟

0

ایده‌هایی که با تفکر طراحی همراه است و در پی آن بسترهای مناسبی را برای خلق محصولات جدید ایجاد می‌کنند، جذابیت را چندین برابر می‌کنند؛ اگر به ادیسون، استیو جابز و… نگاه کنیم، داشتن تفکر استراتژیک طراحی را به وضوح درمی‌یابیم.

 ایده‌هایی که گاه در کم‌ترین زمان ممکن، ما را به دنیای خوشبختی و سعادت مادی می‌رساند که در آن صاحب قدرت و نفوذ فراوان هستیم و هر آرزویی که داریم در آن برآورده می‌شود و یا نقطه اثری را ایجاد، ارزشی را برای مشتریان ارائه و در نهایت موثر زندگی می‌کنیم.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا رسیدن به موفقیت، از راه دست یافتن به ایده‌ای بکر می‌گذرد؟ آیا ایده‌ای که در ذهن داریم، کلید همه مشکلات است؟ آیا باید با تمام توان از ایده خود حراست کنیم؟ و نهایتا سوال اصلی این یادداشت که اصولا ایده خوب چه ایده‌ای است؟  اگر به‌دنبال رسیدن به موفقیت هستیم باید توجه داشته باشیم که نکات بسیار ظریف و ناگفته‌ای در دنیای کسب‌و‌کار وجود دارد که رعایت نکردن آن‌ها علاوه بر اینکه ما را به موفقیت نمی‌رساند، باعث می‌شود سال‌های طولانی تلاش و فعالیتی بی‌ثمر انجام دهیم که نهایتا چیزی جز سرخوردگی برای‌مان ندارد.

یعنی به‌نوعی در برخی از فعالیت‌های روزانه بیشتر با توهم نیل به موفقیت قدم می‌گذاریم و شاید گاهی چرخی نو می‌سازیم و آن‌قدر در دنیای ذهنی طراحی ایده جذاب خود غرق شده‌ایم که از تکاپو و پیشرفت پیرامون و رقبای خود غافلیم.

کارآفرین

در فرآیند کارآفرینی، ایده پلی است بین نیازها و محصولات جدید؛ کارآفرینان همواره بر اساس بررسی وضعیت موجود و تشخیص نیازها، مشکلات، دغدغه‌ها و روش‌های بهتر انجام کار به دنبال ایجاد محصولات جدید از طریق ایده‌های کارآفرینانه هستند. ایده ما زمانی می‌تواند مثمر ثمر باشد و در بازار تحول ایجاد کند که راه‌حلی که ارائه می‌دهد به‌راحتی قابل استفاده باشد و پیچیدگی زیادی برای مشتری نداشته باشد.

مشتری

مشتری با دیدن محصول جدید و با یادآوری دشواری‌ها و دغدغه‌های خود، پی به کاربرد آن ببرد. ایده محصولات دارای ریموت‌کنترل با توجه به نیاز به انجام فعالیتی از راه دور آن‌چنان ساده، کاربردی و ازبین‌برنده مشکلات است که هر انسانی بدون پرسش و تنها با لحاظ متغیرهایی مانند قیمت حاضر است در مقابل دریافت آن پول بپردازد.

ایده‌هایی که با تفکر طراحی همراه است و در پی آن بسترهای مناسبی را برای خلق محصولات جدید ایجاد می‌کنند، جذابیت را چندین برابر می‌کنند؛ اگر به ادیسون، استیو جابز و… نگاه کنیم، داشتن تفکر استراتژیک طراحی را به وضوح درمی‌یابیم.

از طرفی حجم بازار یک محصول، نقش مهمی در موفقیت آن دارد. ممکن است یک ایده به‌دنبال برطرف کردن نیاز معدود افرادی باشد و از اهمیت زیادی برخوردار نباشد. در این صورت برای محصول جدید، بازار بزرگی نمی‌توان متصور بود که می‌تواند منجر به شکست آن شود.

یعنی احتمال خرید مشتریان کاهش پیدا کرده و در نهایت ریسک توفیق در کسب‌وکار بالا می‌رود.  زیرساخت‌های لازم برای اجرایی شدن ایده باید وجود داشته باشد. اگر شما به‌دنبال انتقال آدم‌ها با سرعت نور بر روی زمین هستید، نیاز درستی را تشخیص داده‌اید اما تا وقتی شرایط معابر، خیابان‌ها و جاده‌ها به شکل موجود باشد، تولید چنین محصولی موفقیت چندانی نخواهد داشت.

همچنین فناوری‌های مکمل محصول نیز باید وجود داشته باشد تا شما با قرار گرفتن در زنجیره فناوری‌های موجود، محصول خود را کاربردی کنید؛ مثلا تولید محصول الکترونیکی در روستایی که هنوز دارای شبکه برق نیست، راه به جایی نخواهد برد. شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سلایق و ترجیحات افراد نیز بر روی موفقیت ایده تاثیرگذار است.

شما نمی‌توانید به‌دنبال تولید محصولاتی باشید که برخلاف باورهای فرهنگی موجود است یا با محدودیت‌های سیاسی مواجه است و یا با ذائقه افراد بازار هدف‌تان سازگار نیست. تولید چیپس حشرات در ایران، تنها صرف هزینه‌ای بیهوده است اما همین محصول می‌تواند موفقیت فراوانی در کشورهای جنوب شرق آسیا خصوصا چین داشته باشد.

گستردگی قلمرو یک کسب‌وکار به‌قدری است که هیچ‌گاه نمی‌توان به‌تنهایی قدم در آن گذاشت. ایجاد یک تیم مکمل که ابعاد مختلف کسب‌وکار را بشناسند و مشتاق و هم‌آرمان با هم به دنبال خلق راه‌حل باشند، یکی از عوامل بسیار مهم در این موفقیت‌ها است.

در نهایت، ایده خوب ایده‌ای است که دغدغه اصلی ایده‌پرداز باشد و حاضر باشد برای آن سال‌ها وقت صرف کند؛ در راه تبدیل ایده به محصول، مشکلات طاقت‌فرسا را تحمل کند و بعد از شکست‌های متعدد، دست از اجرایی شدن آن برندارد تا وقتی که به موفقیت برسد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.