ناکامی در رقابت ‌با قیمت رقبا

تجربه شکست

0

آمیت، یک فروشنده حرفه‌ای و سختکوش است که تصمیم گرفت کسب‌و‌کار عرضه غذای خانگی را با کمک همسرش راه‌اندازی کند. او که به این منظور به طور متوسط ماهیانه ۱،۲۰۰ دلار هزینه کرده بود تا بتواند مشتریانی به سمت خود جلب کند، پس از راه‌اندازی کار متوجه شد که با مشکل بزرگی مواجه است؛ قیمت محصولاتی که رقبا عرضه می‌کردند، بسیار پایین‌تر از محصولات آمیت بود و او پس از چند بار تغییر ناگزیر به تعطیلی کسب‌و‌کارش شد.

اهمیت تحلیل رقبا

ماجرای کسب‌و‌کار آمیت و ناکامی‌اش نشان می‌دهد که تحلیل و بررسی بازار و رقبا تا چه اندازه اهمیت دارد. اگر قادر به مقابله با قیمت و کیفیت کار رقبا نیستید، از درگیری در آن کسب‌و‌کار پرهیز کنید.

آمیت درباره کارش و ماجرای راه‌اندازی و تعطیلی آن می‌گوید: گرچه من در کار غذا تجربه‌ای نداشتم، اما باتکیه بر توانایی‌های قبلی خودم قادر به راه‌اندازی آن کسب‌و‌کار بودم. تصورم بر این بود که اگر مبانی کار درست انجام شود، تفاوت در حوزه کار موجب تفاوت اساسی در کار نمی‌شود. از آنجا که همسرم یک آشپز فوق‌العاده است و به طور مستمر از طرف دوستان و خانواده که غذاهایش را چشیده‌اند، مورد تشویق قرار می‌گیرد و او را تشویق به ایجاد کسب‌و‌کاری بر اساس علاقه‌اش به آشپزی می‌کردند، تصمیم گرفتم که این کار را دنبال کنم. 

او ادامه می‌دهد: ما شروع به همفکری درباره برخی ‌طرح‌ها کردیم و توانستیم کمبودی را که در بازار غذای خانگی وجود دارد، تشخیص دهیم. در واقع بسیاری از افرادی که از سایر نقاط آمده و در شهر ما، گورگان زندگی می‌کنند، علاقه‌مند به دسترسی به غذای خانگی هستند. ما پس از چند هفته کارمان را با نام «آشپزخانه پنجاب» شروع کردیم و همانگونه که از نامی که انتخاب کردیم پیداست، در تهیه غذاهای منطقه پنجاب مهارت داریم که برای بخش زیادی از ساکنان دهلی آشناست.

الگوی کسب‌و‌کار آنها مبتنی بر ارتباط با مصرف‌کننده نهایی بود اما پیش‌بینی کرده بودند که در گام‌های بعدی به برخی کسب‌و‌کارهای واسطه هم خدمات دهند.

اما هدف اصلی آنها رفع نیاز مشتریانی بود که برای مصرف خود به غذای خانگی نیاز داشتند، به همین دلیل شعار آنها این بود: «غذای خانگی مطابق با سبک زندگی شما».

آمیت و همسرش می‌خواستند با ایجاد این کسب‌و‌کار یک نیاز موجود در بازار را رفع کنند و به دلیل همین تقاضا فکر می‌کردند که با کمترین مشکلی قادر به کار هستند و این نخستین اشتباه آنها بود.

از آنجا که همسر آمیت علاقه زیادی به آشپزی دارد، مسئولیت اصلی در این کسب‌و‌کار با او بود و آمیت با تکیه بر تجربه‌اش در بازاریابی و پشتیبانی، مسئولیت این امور را برعهده گرفت و به این ترتیب تمام زیرساخت کسب‌و‌کار روی دوش آن دو بود.

آمیت قبلا در پست‌های مختلف از بازاریاب، مدیر فروش و .‌.‌. کار کرده بود اما تصور نمی‌کرد که در حوزه غذا با چه نوع مشکلات  و چالش‌هایی مواجه خواهد شد. نکته جذاب کارشان این بود که بسته‌بندی جذابی داشته باشند که وقت زیادی برای تهیه آن صرف شد. 

قیمت تمام‌شده‌ ؛ چالش اصلی

چند نمونه از غذاهای آشپزخانه پنجاب برای افرادی ارسال شد و بازخوردهای مثبتی گرفتند، مرحله راه‌اندازی اولیه به خوبی پیش رفت اما مشکلات در راه بود. آنها قیمت تمام‌شده‌ای بسیار بیشتر از رقبا داشتند، راه چاره دسترسی به تعداد زیاد مشتری یا کاهش هزینه یا استفاده دوباره از بسته‌بندی غذاها بود که هر دوی این راه‌ها برایشان غیرممکن بود.

اما همچنان قیمت آنها دوبرابر سایرین بود درحالی‌که محصول بسیار بهتری ارائه نمی‌کردند. در طول یک‌سال نخست اعداد روی خوشی به آنها نشان نداد، میزان فروش رشد نمی‌کرد و هزینه‌ها هم باید پرداخت می‌شد. با ناکام ماندن همه تلاش‌ها، آنها ناگزیر به تعطیلی کسب‌و‌کار «آشپزخانه پنجاب» شدند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.