قهرمانان خطرپذیر

0

حیات استارتاپی در ایران تاکنون در برزخی از انکار و اثبات گذشته است. تب‌کرده اما نمرده و انگار به موجودی جان‌سخت تبدیل شده که نه تیترهای داغ و آب‌دار رسانه‌ها توان دارد که بیخش را بزند و نه دکمه‌های سیاه فیلترینگ. حتی اگر روزی هزار مجوز هم از آنها بخواهند مثل برق و باد می‌روند، می‌گیرند، برمی‌گردند و ادامه می‌دهند. اکوسیستم به موجود عجیب و غریب و البته نرم‌خویی تبدیل شده که در لابه‌لای اقتصاد زردروی ایران، رنگ رخسارش را سرخ‌ نگاه داشته حتی اگر با سیلی‌های خودی و غیرخودی باشد. حالا نه تنها خیلی خیلی زنده است بلکه حرف و حدیث بر سر قیمت و ارزش چندین میلیاردی، سرمایه‌، سرمایه‌گذار، سرمایه‌گذاری خطرپذیر، جذب سرمایه‌ خارجی و… در میان است. اکوسیستم حالا می‌خواهد گام‌هایی تندتر و البته بلندتر بردارد؛ سرکی به بورس ایران کشیده و نیم‌نگاهی هم به بازارها و بورس‌های جهانی دارد. شاید بتوان گفت اکوسیستم استارتاپی ایران نوعی دهن‌کجی خوشایند بخش خصوصی است به ساختار فشل، کند و درهم‌فشرده بخش دولتی. در این گزارش به روند سرمایه‌گذاری، حجم سرمایه‌گذاری انجام‌شده و رویکردهای مثبت موجود در اکوسیستم ایران می‌پردازیم. 

اگر میان دهه ۸۰ خورشیدی را مبدأ تولد استارتاپ‌ها به معنایی نزدیک به استانداردش در نظر بگیریم، بیش از یک دهه از عمرشان می‌گذرد؛ عمری که بر سر پربار‌بودن یا نبودنش مناقشات زیادی درمی‌گیرد. بدنه ریسک‌پذیر و آینده‌نگر جامعه این عمر را پربار برآورد می‌کنند و بخش محافظه‌کار و ریسک‌ناپذیر، گاه شلنگ‌انداز و بی‌قیاس و اندازه، محکومش می‌کنند و حتی از به خطرافتادن منافع ملی یاد می‌کنند! اما سوالات گوناگونی در ذهن اکوسیستم به جا مانده است؛ سوالاتی که شاید هر روز پرسیده می‌شوند؛ سوالاتی از این دست که اکوسیستم استارتاپی ایران دقیقا چه سهمی از تولید یا توزیع ثروت در اقتصاد ایران را می‌تواند در اختیار داشته باشد؟ اصولا هیچگاه خواهیم توانست سهمی از تولید ناخالص ملی را مدیونش باشیم؟ چند درصد از اشتغال امروز جامعه ایران را رقم زده‌ است؟ سوالات دیگری هم مطرح می‌شوند؛ اینکه تاکنون برای این اکوسیستم چه کرده‌ایم؟ در برنامه‌های چندساله توسعه که ترسیم می‌کنیم، چه جایگاهی برایش در نظر گرفته‌ایم؟ یا از حد اصطلاحاتی چون دانش‌بنیان و کسب‌وکارهای فناورانه و… فراتر رفته‌ایم؟ چه میزان موسسات مالی و بانکی را تشویق کرده‌ایم که تسهیلاتی به این حوزه تزریق کنند؟ از خیر همه اینها که بگذریم، می‌توان پرسید چقدر سعی کرده‌ایم چوب لای چرخ کم‌جان کسب‌وکارهای این حوزه نگذاریم؟ 

  •  ابتدا دولتی و حالا گام‌های خصوصی

اعضای اکوسیستم جواب‌های مشخصی برای پرسش‌های انتهای پاراگراف قبل دارند و معمولا ناراضی و شاکی هستند. معمولا می‌خواهند که دولت حداقل این حوزه را به حال خودش رها کند و نخواهد تصدی‌گری‌اش را در این حوزه هم ادامه دهد.

آنها خودشان تا همین جا هم توانسته‌اند سرمایه‌های زیادی برای پیشبرد اهداف‌شان جذب کنند؛ چه از سرمایه‌های داخلی و چه از سرمایه‌های خارجی. انجمن وی‌سی ایران چندی پیش گزارشی منتشر کرده که بر این مدعا صحه می‌گذارد و با اعداد و ارقام و جدول‌ها و نمودارهای بسیار نشان می‌دهد که تاکنون چه نهادهایی برای سرمایه‌گذاری ایجاد شده، چه حجم سرمایه‌گذاری انجام شده و در کجا و چگونه صرف شده است و شاید این گزارش از معدود گزارش‌های شفاف در اقتصاد ایران باشد.  آغاز روند سرمایه‌گذاری در حوزه کسب‌وکارهای فناورانه تا حدودی زیادی دولتی است. آنجا که نهادهای سرمایه‌گذاری خطرپذیر دهه ۸۰خورشیدی و مطابق با قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در سال ۱۳۸۱، صندوق‌های پژوهش و فناوری با هدف تامین مالی شرکت‌های مبتنی بر فناوری و نوآوری، از طرق سرمایه‌گذاری خطرپذیر، اعطای تسهیلات و صدور ضمانتنامه تشکیل شدند. همزمان برخی نهادها از جمله دفتر همکاری‌های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بنیاد توسعه فردا و مرکز صنایع نوین در این زمینه اقداماتی انجام دادند و نهادهایی مانند موسسه توسعه فناوری نخبگان و صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران در زمینه تامین مالی شرکت‌های نوآور فعال شدند. 

  •  شتاب‌دهنده‌ها وارد می‌شوند

اما شاید روند رشد اکوسیستم را باید مدیون تاسیس و توسعه مراکز خصوصی و نیمه‌دولتی نهادهای سرمایه‌گذاری بدانیم که از سال ۱۳۸۸ شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر را ایجاد کردند. سابقه شرکت‌هایی چون شناسا، سرآوا و سیمرغ آریا به همین سال می‌رسد و در زمره نخستین‌های این حوزه به شمار می‌ر‌وند. ظاهرا فعالان این حوزه دو سه سال بعد به خوبی متوجه می‌شوند که نبود ادبیات کارآفرینی و ندانستن چم و خم راه‌اندازی کسب‌وکار و در نگاهی کلی‌تر نبود تیم‌های آموزش‌دیده در این حوزه می‌تواند به معضلی برای اکوسیستم تبدیل شود و باید فکری به حالش بکنند. بنابراین از سال ۹۱ شاهد ایجاد مراکز شتاب‌دهنده در کشور هستیم که تا به امروز به هدایت و آموزش تیم‌های استارتاپی پرداخته‌اند و علاوه‌بر آموزش ابتدایی، سرمایه‌گذاری اولیه‌ای تا ۳۰میلیون تومان هم در اختیار استارتاپ‌ها می‌‌گذارند. روند جذب سرمایه‌ و اهمیت سرمایه‌گذاری در اکوسیستم زمانی سر‌و‌شکل جسورانه‌تری به خود می‌گیرد که پس از تصویب قانون رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور در سال ۱۳۹۴، تشکیل صندوق‌های جسورانه در دستور کار سازمان بورس و شرکت فرابورس ایران قرار می‌گیرد که بر این اساس، مجوز فعالیت ۵ صندوق ابلاغ شده و ۲صندوق اقدام به پذیره‌نویسی کرده‌اند. حضور در بورس می‌تواند سرمایه‌های مردمی را هم به سمت استارتاپ‌ها روانه کند و به نوعی مسئله تامین سرمایه‌ اولیه را تا حدودی مرتفع کند. 

  •  شفاف‌سازی به سبک انجمن وی‌سی

همیشه وجود نهادهای متولی و نهادهایی مرجع که بتوان در مواقعی به آنها مراجعه کرد، در حوزه کسب‌وکار از اهمیت اساسی برخوردار است. برهمین اساس با هدف توسعه و شبکه‌سازی میان فعالان این حوزه، انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر کشور از سال ۱۳۸۸ به‌طور غیررسمی فعالیت خود را آغاز کرده و در سال ۱۳۹۱ با ۱۴عضو به ثبت رسیده است. این انجمن در حال حاضر ۴۴ عضو دارد. اعضای انجمن شامل صندوق‌های پژوهش و فناوری، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، صندوق‌های جسورانه بورسی، شتاب‌دهنده‌ها، باشگاه فرشتگان کسب‌وکار و شرکت‌های خدمات فناوری است که مجموعه خدمات متنوعی از جمله مشارکت حقوقی (مشارکت در سهام)، شتاب‌دهی، اعطای تسهیلات، صدور ضمانتنامه و مشارکت در پروژه ارائه می‌کنند. بر این اساس در سال ۱۳۹۵، بیش از ۶۰۰۰ فقره انواع خدمات به ارزشی بیش از ۵۰۰۰ میلیارد ریال به کسب‌وکارهای مبتنی بر فناوری ارائه شده است. 

آمار جالب توجه دیگری که در این گزارش ذکر شده، مربوط به حجم کل سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ۵سال گذشته بدون در نظر گرفتن سرمایه‌گذاری شتاب‌دهنده‌ها و فرشتگان کسب‌و‌کار است که بیش از ۱۷۰۰میلیارد ریال بوده است. البته مسائلی هم در این میان به چشم می‌خورد که شاید باید بیش از اینها به آموزش‌ها بها داده شود. مثلا بعضی از فعالان اکوسیستم معتقد هستند که با گذشت حدود یک دهه از عمر این حوزه و رواج ادبیات کارآفرینی و مفاهیم مربوطه، هنوز هستند استارتاپ‌هایی که شناخت درستی از شراکت ندارند و این شیوه را برای جذب سرمایه برنمی‌گزینند و کماکان  دریافت تسهیلات را بر شراکت ترجیح می‌دهند. همین هم موجب شده تا از میان انواع خدمات ۵هزار میلیارد ریالی، بخش عمده‌ای به‌صورت تسهیلات و ضمانتنامه باشد. اما در هر صورت آنچه واضح است، روند رو‌به‌رشد تعداد و حجم سرمایه‌گذاری خطرپذیر در کشور است که نشانگر فعال‌ترشدن این صنعت در سال‌های اخیر است. در واقع در سال ۱۳۹۵، بیش از ۵۰ قرارداد سرمایه‌گذاری خطرپذیر با ارزش ۹۱۰میلیارد ریال توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، برخی از صندوق‌های پژوهش و فناوری و صندوق جسورانه منعقد شده که مدت زمان این قراردادها به‌طور میانگین ۵ساله بوده و حداقل نرخ مورد انتظار بازگشت سرمایه برای ورود به طرح‌ها، ۴۴درصد بوده است. 

  •  براساس آمار و ارقام

علاوه بر این میزان، ۶ مجموعه شتاب‌دهنده عضو انجمن وی‌سی ایران، در فعالیت‌های خود تاکنون بیش از ۴۵۰۰ تقاضای استارتاپ‌ها را غربال کرده، از این میان ۱۰۰ استارتاپ از خدمات شتاب‌دهنده‌ها به‌‌طور متوسط برای مدت ۶ماه استفاده ‌کرده‌ و جمعا سرمایه‌ای بیش از ۸۰میلیارد ریال دریافت کرده‌اند. میانگین سهام دریافتی از هر استارت‌آ‌پ حدود ۱۲درصد بوده است. از این میان، بیش از نیمی از آنها موفق به جذب سرمایه‌ای بیش از ۳۲۰میلیارد ریال توسط فرشتگان کسب‌و‌کار یا سایر صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر شده‌اند. لازم به ذکر است که باشگاه فرشتگان کسب‌وکار عضو انجمن (سرمایه‌گذاران نیک‌اندیش کارایا) شامل ۱۷عضو حقیقی است که در سال ۱۳۹۵، با بررسی بیش از ۱۰۰ تقاضای سرمایه‌گذاری، حدود ۸ میلیارد ریال در ۳ استارتاپ سرمایه‌گذاری ‌کرده‌اند. عمده خدمات ارائه‌شده توسط اعضای انجمن در حوزه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات (خدمات، نرم‌افزار و سخت‌افزار) و فناوری زیستی بوده است. یکی از مسائلی که معمولا محل نقد اهالی اکوسیستم هم است، به تجمع سرمایه‌ها و کسب‌وکارهای استارتاپی در تهران و مراکز استان‌ها برمی‌گردد.

کما اینکه این مسئله در گزارش انجمن هم به چشم می‌خورد؛ به این صورت که از میان ۴۴عضو انجمن، ۳۵ عضو مستقر در تهران و تنها ۸ عضو مستقر در سایر استان‌های کشور هستند و حجم خدمات ارائه‌شده به تفکیک مناطق مختلف جغرافیایی نشان می‌دهد که به توسعه نهادهای تامین مالی و آموزش و هدایت صاحبان نوآوری و فناوری در راستای تجاری‌سازی محصولات و خدمات‌شان در سایر استان‌های کشور هم ضروری است. براساس این گزارش منطقه ۱ (تهران، البرز، قزوین، مازندران، سمنان، گلستان، قم) ۶۳درصد، منطقه ۲ (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، گیلان، کردستان) ۳درصد، منطقه ۳ (اصفهان، فارس، بوشهر، هرمزگان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد) ۱۳درصد، منطقه ۴ (‌کرمانشاه، ایلام، مرکزی، همدان، لرستان و خوزستان) ۴درصد و منطقه ۵ (خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان) ۱۷درصد از سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده را به خود اختصاص داده‌اند. این آمار از چند جهت اهمیت دارد؛ نخست اینکه ظرفیت‌های خالی برای راه‌‌اندازی کسب‌وکارها در مناطق مختلف ایران را نشان می‌دهد، دوم اینکه شاید صاحبان کسب‌وکار کماکان با نوعی ترس و لرز پیش می‌روند و ریسک حضور در مناطق جدید و آزمون‌نشده را به جان نمی‌خرند. اما نکته مثبت ماجرا آنجایی رقم می‌خورد که می‌بینیم راه‌اندازی استارتاپ تقریبا در همه نقاط کشور قوت گرفته و هر چند بعضا سهم ناچیزی از سرمایه‌های توزیع‌شده را به خود اختصاص داده‌اند اما بسترهای استارتاپی را ایجاد کرده‌اند و به اصطلاح چکش اول را زده‌اند. 

 

هرناز حیدری دبیر انجمن سرمایه‌گذاری خطرپذیر کشور

 

علی فیاض‌بخش، معاون استراتژی و پرتفولیو سرآوا

 

رضا زرنوخی رئیس انجمن وی‌سی‌ایران

 

ناصر غانم‌زاده، مدیر شرکت سرمایه‌گذاری جسورانه اُپاتان

 

دکتر حامد ساجدی، مديرعامل شرکت شناسا و نايب رئيس انجمن وي‌سي ایران

 

محمدرضا فرحی مدیر مالی (فاینانس) سرمایه‌گذاری شرکت رهنما 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.