قاتلان تیم کاری و راه‌های فرار!

0

خوب عمل کردن در یک تیم کاری بیشتر به رویا می‌ماند. توانایی رهبری و کار موفق در تیم، چه برای کار در یک پروژه کوتاه‌مدت و چه یک برنامه درازمدت، در سازمان‌ها بسیار مهم است.

با این حال هنوز که هنوز است، تیم‌های کاری در رسیدن به اهدافشان ناموفق‌اند. بر این اساس، پروفسور «کارلوس رودریگز لویزما» لیست زیر را پیشنهاد می‌دهد که شامل ۱۰ مورد از بزرگ‌ترین مسببان عدم موفقیت تیم‌ها و راهکارهایی برای پرهیز از آن‌هاست:

  • کمبود اعتماد

یکی از کلیدهای موفقیت تیم کاری سطح بالای اعتماد است، اما این اعتماد با گذشت زمان و کار زیاد تیمی آرایش خود را از دست می‌دهد. برای غلبه بر این چالش مدیر می‌تواند از «اعتماد سریع» استفاده کند:

  طوری رفتار کنید که انگار هنوز اعتماد وجود دارد.

همان اول کار شور و شوق زیادی نسبت به ایده‌ها ابراز کنید و به این ترتیب نشان دهید پروژه به‌خوبی پیش می‌رود.

قابل پیش‌بینی باشید. افزایش اطمینان بین اعضای تیم اعتماد را بالا می‌برد.

  • کمبود ارتباطات

عملکرد پایین تیم با سطح پایین ارتباطات شروع می‌شود، به قله مرکزی می‌رسد، در امتداد فلات حرکت می‌کند و درنهایت برای دست یافتن به اهداف تقلا می‌کند. در مقابل، ارتباطات زودهنگام و مرتب در تیم‌ها شکل دیگری دارد.

تیم‌هایی با عملکرد خوب، با قله دردسترسی از ارتباطات آغاز می‌شود و در فلاتی با سطح عملکرد بالاتر نسبت به تیم‌هایی با عملکرد پایین حرکت می‌کند. سطح کلی ارتباطات در این تیم‌ها بزرگ‌تر و مداوم‌تر است.

  • سوگیری شناختی

افراد فکر می‌کنند دیگران را بیش از آنچه واقعا هستند، درک می‌کنند و این سوءبرداشت تناقض ایجاد می‌کند. برای پرهیز از این اتفاق، اگر عملی آنطور که خواستید جواب نداد، این را نه یک نتیجه شخصی که عدم درک صحیح بدانید.

  • کمبود چارچوب در تیم‌های مجازی

استفاده از تکنولوژی در ارتباط، تعامل را ممکن می‌سازد اما به دلیل عدم وجود چارچوب، آن را سخت می‌کند. برای ساختن چارچوب ارتباطات آنلاین، گفتگوهای غیررسمی را بین اعضا تشویق کنید.

  • درک نکردن سطوح وابستگی‌های متقابل

برای جلوگیری از گرفتن تصمیم‌هایی که به‌طور منفی کارآمدی تیم را تحت شعاع قرار می‌دهند، فهم اینکه چگونه اعضای تیم باید با هم کار کنند تا به اهدافشان دست پیدا کنند، مهم است. مثلا زمانی که تصمیم‌گیری می‌شود چه نقش‌ها و وظایفی برون‌سپاری شوند.

تیم‌های نوکلاسیک: افراد تیم به‌صورت جدا از هم کار می‌کنند.

تیم‌های ترتیبی: فردی بر روی موضوعی کار می‌کند و سپس آن را برای دیگری می‌فرستد تا بر روی آن کار کند.

تیم‌های متقابل: تمام اعضای تیم باید برای دست یافتن به اهداف با هم کار کنند. برون‌سپاری وظایف و نقش‌ها در تیم‌های تقابلی تاثیر منفی بر عملکرد تیم‌ها دارد.

  • طرح جمعیتی ضعیف

چگونگی سازماندهی تیم باید به هدف تیم بستگی داشته باشد. داشتن ویژگی‌های متعدد برای تیم‌های خلاق جواب می‌دهد، اما ارتباطات را با مشکل دچار می‌کند.

  • درگیری‌های بین شخصی (نه درگیری ایده‌ها)

مخالفت‌های مداوم با ایده‌ها یا فرایندها عاملی مفید و مهم برای افزایش عملکرد تیم‌هاست. اما وقتی تضادهای عقیده‌ای به درگیری‌های شخصی منجر شود، خطری کشنده برای تیم است. برای پرهیز از این پیامد:

  به ایده‌ها گوش دهید نه واقعیت‌ها: به جای تمرکز بر جزئیات بر کلیاتی که افراد قصد بیان آن‌ را دارند تمرکز کنید.

  ارزیابی متفاوت: قبل از اینکه تصمیم خود را بگیرید تا پایان گفتگو صبر کنید.

شواهد را در برابر موقعیت خودتان قرار دهید: با دیدگاه خودتان نقش مدافع شیطان را بازی کنید.

  • گروه فکری

منظور در نظر گرفتن تمام عقاید در تیم است. مواظب باشید که عقاید برخی از افراد عقیده کل تیم تلقی نشود.

  • هیچ عقیده مشترکی را که به کلیشه منجر شود به کار نبرید

قرار گرفتن در کلیشه‌ها، که بر چگونگی انجام کار تاثیر می‌گذارد، آسان است. این اتفاق به دلیل دسته‌بندی‌های شخصی رخ می‌دهد (من تکنسین / فروشنده هستم) که به مسخ شدن منجر می‌شود (این بخش برای من جذاب نیست). برای پرهیز از این اتفاق، تیم را بر عقاید و ماموریت‌های معمول متمرکز کنید. این کار به افراد کمک می‌کند با هم کار کنند و همه اعضا را به‌عنوان بخشی از یک گروه ببینند.

 سوءمدیریت زبان

پیامدی که در گروه‌های چندفرهنگی اتفاق می‌افتد. افرادی که بومی نیستند در مقابل اعضایی که به زبان مادری‌شان صحبت می‌کنند، سردرگم‌اند و برای فهم کامل مطالب بحث می‌کنند، که این موجب بی‌علاقگی و پس زدن ارتباطات می‌شود. افراد غیربومی نباید از صحبت کردن در مورد آنچه نمی‌فهمند، خجالت‌زده شوند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.