رهبر بازار خواهیم شد!

0

اگرچه بازار استارتاپ های حوزه حمل‌و‌نقل شهری این روزها داغ شده و بیلبوردهای شهری و کمپین‌های میدانی نشانگر ورود بازیگران جدیدی است، اما استارتاپ‌های تاکسی آنلاین دو نام شناخته‌شده دارد. اسنپ که حالا رهبر بازار است و تپ‌سی که بعد از اسنپ جدی‌ترین بازیگر این حوزه است

وجود اسنپ اگرچه به توسعه اکوسیستم استارتاپی ایران و بازار هدف خودش کمک کرد، اما شاید نتوان از کنار تاثیرات مثبت یک رقیب چغر به نام تپ‌سی گذشت.

بنیانگذاران تپ‌سی ۳ نفر هستند اما بیشتر نام میلاد منشی‌پور شنیده می‌شود؛ جوانی جویای نام و موفقیت که به ایران بازگشته با رویاهای بزرگ. تپ‌سی اگرچه در تهران حضور جدی دارد اما بیشتر تمرکزش را ‌روی توسعه در شهرستان ها گذاشته است.

میلاد  می‌گوید تپ‌سی  می‌خواهد به بزرگ‌ترین سامانه آنلاین درخواست تاکسی در تهران و ایران تبدیل شود. او برای این موفقیت بزرگ زمان مشخص می‌کند و می‌گوید در ظرف یک‌سال بازار را از رقیب قدرش خواهد گرفت. اگرچه منشی‌پور به‌خاطر رقابت حساس می‌گوید نمی‌تواند آمار بدهد، یا به سرمایه‌گذار آینده‌اش اشاره‌ای نمی‌کند اما از فحوای کلامش می‌شود حدس زد چه خبرهایی در پیش است.

این مصاحبه را بخوانید با این توضیح که در این مصاحبه در جاهایی به رقیبش انتقادات و اتهاماتی وارد کرده است. این موارد نظر شخصی میلاد منشی‌پور است و چون مصاحبه به‌صورت اختصاصی با او انجام شده، بنابراین کس دیگری نمی‌توانسته در این مصاحبه حضور داشته باشد. بر همین اساس حق طبیعی و قانونی اسنپ است که اگر بخواهد توضیح یا تکذیبی داشته باشد.

  •  قبل از اینکه به تپ‌سی بپردازیم، بفرمایید که سابقه کاری شما در امر مدیریت چقدر در راه‌اندازی کسب‌وکار موثر بوده است؟ 

از ۵ سال پیش تاکنون در آمریکا، اروپا و سایر کشورهای جهان، افرادی استارتاپ‌های بزرگ را راه‌اندازی کرده‌اند که سابقه مدیریتی قوی دارند. تجربه مدیریتی من هم تجربه گرانبهایی بود که فکر ‌کردم می‌توانم با اتکا به آن کسب‌وکار خودم را داشته باشم. همین الان هم در ایران هر استارتاپ موفقی، مدیران موفق و بادانشی دارد.

مثلا رقیب ما مدیران بادانشی دارد که البته هیچ‌کس هیچگاه آنها را نمی‌بیند و آنها پشت پرده کسب‌وکار را مدیریت می‌کنند؛ مدیرانی مانند محمود فوز که مدیر اصلی اسنپ است، یک آدم نیم میلیون دلاری است و همه‌کاره است و حضورش دلیل پیشبرد کار است.

  •  چه زمانی به ایران برگشتید؟

۴سال بعد از نخستین‌باری که برای سفر به ایران آمدم و در دانشگاه شریف دوره‌ای با محتوای مدیریت برگزار کردم، به ایران برگشتم. طی این ۴سال دائما با خودم کلنجار رفتم‌ اما موضوع برجام هم به تصمیم‌گیری من کمک کرد. البته من در ابتدا به کسب‌وکاری در حوزه سرمایه‌گذاری فکر می‌کردم؛ یعنی گرفتن پول از منبعی و سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها و بعد از رشد شرکت، فروختن آن.

در ایران می‌خواستم وارد چنین حوزه‌ای بشوم. تجربه زیادی هم در این زمینه داشتم و با حدود ۲۰ تیم در چنین حوزه‌ای کار کرده بودم. ۲سال قبل از برگشت به ایران کمی تحقیق کردم و متوجه شدم که مشکل اصلی در ایران خود پول است تا نگرانی برای مدیریت آن. در این تحقیقات با حوزه تکنولوژی آشنا شدم و متوجه شدم که زیرساخت‌هایی در ایران آماده شده و شرکت‌هایی رشد کرده‌اند.

 

  •  چرا حوزه تاکسی‌ آنلاین را انتخاب کردید؟

در همه کشورها چند کسب‌وکار وجود دارد که بزرگ می‌شوند و ظرفیت بالایی برای رشد دارند. مثلا خرده‌فروشی سنتی که امثال آمازون، یا دیجی‌کالا در کشور ما با استفاده از این ظرفیت رشد کردند. حمل‌ونقل هم از آن دست کسب‌وکارهایی است که ظرفیت‌های زیادی برای بزرگ‌شدن دارد. آن زمان رقیب ما هنوز رشد زیادی نکرده بود و تعداد سفرهای محدودی داشت.

به‌طور کلی همیشه در هر بازاری دو بازیگر اصلی حضور دارند که به نوعی بازار را در دست می‌گیرند. ما فکر کردیم که تیم‌مان این ظرفیت را دارد که کسب‌وکار بزرگی راه‌اندازی کند و از بازیگران مهم حوزه حمل‌ونقل باشیم. بنابراین در ماه‌های آخر سال ۹۴ به ایران آمدم و خرداد ۹۵، تپ‌سی رسما کارش را آغاز کرد.

  •  از بزرگی بازار حمل‌ونقل صحبت کردید. بخشی که شما در آن حضور دارید مربوط به آژانس، دربست و تاکسی تلفنی است؛ چه آماری از گردش مالی سالانه آن یا تعداد سفرها دارید؟ 

در حوزه آژانس، تاکسی تلفنی و دربست و … حدودا روزی ۶ میلیون سفر در کل ایران انجام می‌شود.

  •  چه تعداد از این سفرها مربوط به تهران است؟

حدود یک میلیون سفر مربوط به تهران است. البته اتفاقی که می‌افتد این است که کسب‌وکارهای آنلاین، بازار را بزرگ‌تر هم می‌کنند، چون قیمت را کاهش می‌دهند و به همین دلیل استفاده از این خدمات افزایش می‌یابد. من اعتقاد دارم که بازار از این ۶ میلیون عبور می‌کند و بزرگ‌تر می‌شود چون کماکان قیمت آنلاین‌ها از حوزه‌ سنتی پایین‌تر است و ترغیب‌کننده به شمار می‌رود.

  •  چه میزان از این ۶ میلیون سفر آنلاین شده است؟

با کدام عدد و رقم بگویم؟ (می‌خندد)

 با آمار و ارقام میلاد منشی‌پور بگویید و نه عدد و رقم رقیب.

به نظر من بین ۱۵ تا ۲۰درصد این حوزه آنلاین شده است.

  •  تپ‌سی الان در چند شهر حضور دارد؟

۱۴ شهر و در مشهد، اصفهان و شیراز کاملا راه‌اندازی شده و در حال فعالیت است.

  •  قبل از اینکه بیشتر به حضورتان در سایر شهرهای ایران بپردازیم، بفرمایید که بازار آژانس و اتومبیل دربست و … در تهران به چه میزان آنلاین شده است؟ 

بازار تهران بزرگ‌تر شده و از مرز یک میلیون سفر در روز حتما گذشته است.

  •  چه میزان رشده کرده؟ چون با توجه به حرف شما، آنلاین‌ها عامل بزرگ‌تر شدنش بوده‌اند. 

من تعجب نمی‌کنم اگر بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار سفر به یک میلیون سفر قبلی اضافه شده باشد. چون افرادی که از آژانس استفاده نمی‌کردند هم دارند استفاده می‌کنند و افرادی هم که مشتری این بازار بودند، حالا مشتری دائمی و چند برابری شده‌اند.

  •  در حال حاضر چند درصد از بازار تهران آنلاین شده است‌؟

بین ۲۰ تا ۳۰درصد.

  •  اگر عدد ۳۰درصد را به‌عنوان سهم بازار آنلاین تاکسی در تهران در نظر بگیریم، سهم تپ‌سی از این رقم چقدر است؟

من ترجیح می‌دهم در مورد تهران صحبت نکنم و بهتر است در مورد آمار مربوط به کشور صحبت کنیم.

  •  چرا اینقدر با گفتن اعداد مشکل دارید؟

چون رقیب ما تبحر خاصی دارد در دروغ گفتن در باره  اعداد و بحث سهمی که از بازار دارد و آمار سفرهایش!

  •  اگر شما چنین نظری دارید، بهتر است که آمار تپ‌سی را بگویید تا نادرست بودن اعدادی که رقیب‌تان می‌گوید، مشخص شود. الان مدیران اسنپ مدعی هستند که روزانه یک میلیون درخواست سفر دارند و ۸۵درصد از سهم بازار سرویس‌های هوشمند را در ایران به خود اختصاص داده‌اند. آقای منشی‌پور می‌گوید این آمار درست نیست. بنابراین باید از آمار تپ‌سی بگوید. 

شک نکنید که این آمار با اغراق بیان شده. هر آماری که اسنپ می‌دهد حتما بر سه یا چهار تقسیم کنید تا به اعداد درست برسید.

  •  پس به آمار واقعی تپ‌سی اشاره کنید. چون من نیامده‌ام اینجا که از رقیب شما حرف بزنم و ترجیحم این است که شما از تپ‌سی صحبت کنید. 

با توجه به حضورمان در ۱۴ شهر، در حال حاضر حدود ۳۰۰هزار سفر در روز داریم. البته جای رشد زیادی برای تپ‌سی باقی مانده است، چون به این ۱۴ شهر، طی دو سه ماه آینده ۶ شهر دیگر هم اضافه می‌شود.

  •  تیم تپ‌سی الان چند نفره است؟ منظورم افرادی است که در دفتر تپ‌سی به عنوان کارمند حقوق‌بگیر فعالیت می‌کنند.

تیم ما الان حدودا ۶۰۰نفره است که شامل بچه‌هایی می‌شود که در دفتر مرکزی کار می‌کنند و بازاریابانی که در خیابان به جذب راننده مشغول هستند.

  •  آمار سفرهای تپ‌سی در تهران چقدر است؟

من به تفکیک یک شهر نمی‌توانم آماری بگویم، چون بحث رقابت است و بهتر است رقمی نگویم.

  •  چرا تپ‌سی خیلی سریع‌تر از رقیبش به شهرستان‌ها رفت؟ 

ما در تهران یک سال بعد از رقیب‌مان وارد بازار شدیم و دوم بودیم. به همین دلیل می‌خواستیم به عنوان نخستین به شهرهای دیگر برویم.

  •  یعنی قبول کردید که رقیب شما در بازار اول است و می‌دانستید که در بازار تهران نمی‌توانید سهم زیادی بگیرید؟

بحث قبول‌کردن نیست؛ آنها زودتر از ما آمده‌اند و الان در تهران و کرج رتبه نخست مال آنهاست اما در سایر شهرها، تپ‌سی اول است. الان به لحاظ مارکت‌شیر، ۶۰ به ۴۰ هستیم و ۶۰درصد سهم اسنپ است و ۴۰درصد تپسی.

  •  تپ‌سی الان چند هزار راننده دارد؟

۲۵۰هزار راننده ثبت‌نام شده داریم که از این تعداد،۱۵۰هزار راننده فعال هستند و در بازه‌های زمانی مختلف کار می‌کنند.

  •  برگردیم به آغاز راه‌اندازی تپسی؛ با چقدر سرمایه تپ‌سی را راه‌اندازی کردید؟

من و دو نفر دیگر از همکارانم یعنی حمید مهینی و هومن دمیرچی، مجموعا حدود ۱۵۰هزار دلار برای راه‌اندازی تپ‌سی سرمایه اولیه داشتیم.

  •  برای ادامه کار حتما رقم‌های بیشتری نیاز داشتید؛ از چه منابعی سرمایه جذب کردید؟

از داخل و خارج از ایران سرمایه جذب کردیم. از یک مرحله‌ای به بعد تصمیم گرفتیم از سرمایه‌گذار خارجی پول نگیریم و آنها را وارد گروه‌مان نکنیم و سرمایه‌گذار را داخلی نگه داریم.

  •  چرا؟

دو نوع سرمایه‌گذار خارجی داریم؛ یا پول زیادی دارد که گرفتن پول از او به ریسکش می‌ارزد یا کوتاه‌مدت کنار تیم است و پول زیادی نمی‌تواند به کسب‌وکار تزریق کند. حوزه حمل‌ونقل هم حوزه حساسی است و سرمایه‌گذار خارجی در آن حضور نداشته باشد، بهتر است.

  •  چقدر حاضر بود پول بیاورد، ولی نگرفتید؟

یک میلیون دلار.

  •  ریسک کردید که نگرفتید؟

نه. چون همین مقدار را از سرمایه‌گذار داخلی گرفتیم.

  •  می‌توانید شفاف بفرمایید که سرمایه‌گذار داخلی تپ‌سی چه کسی یا چه ارگان و سازمانی است؟

سرمایه‌گذار ما ترکیبی از چند شرکت است؛ چند شرکت مخابراتی و چند شخص که در حوزه آی‌سی‌تی فعالیت می‌کنند و بخش خصوصی محسوب می‌شوند.

  •  از سرمایه‌گذار داخلی چقدر جذب سرمایه داشتید‌؟

(چقدر سوالات سخت می‌پرسید) دو مسئله وجود دارد که مانع بیان شفاف می‌شود؛ یکی بحث رقابت است. الان ما دقیقا می‌دانیم که اسنپ تاکنون چقدر جذب سرمایه داشته و آنها هم دقیقا از آمار جذب سرمایه تپ‌سی خبر دارند و بیان آمار چالش‌هایی را برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کند.

مسئله دیگری که وجود دارد مربوط به سرمایه‌گذارانی است که از بخش سنتی به حوزه آنلاین متمایل شده‌اند. وقتی آمار جذب سرمایه را به آنها اعلام می‌کنیم، می‌گویند حالا که اینقدر جذب کرده‌ای، پس همین‌قدر هم می‌ارزی! ارائه آمار بر این نگاه سنتی تاثیرگذار است؛

یعنی اصلا ظرفیت‌های کسب‌وکار و سایر مسائل مربوط به یک استارتاپ را نادیده می‌گیرند و متوجهش نمی‌شوند. به همین دلیل هم است که مثلا رقیب ما دائما آماری ارائه می‌کند که واقعی نیست. در واقع به خاطر خودش نیست که آمار غیرواقعی منتشر می‌کند بلکه بیشتر به خاطر منحرف‌کردن سرمایه‌گذاران تپ‌سی است؛ یعنی افرادی که نگاه سنتی به حوزه آنلاین دارند و البته به خاطر بحث رقابت هم است.

  •  به رقم جذب سرمایه اشاره نکردید؟

در سه راند مختلف سرمایه جذب کردیم. در مجموع حدود ۱۵میلیون دلار تاکنون جذب سرمایه داشته‌ایم.

  •  گفتید تاکنون؛ مرحله جدیدی از جذب سرمایه هم در پیش دارید؟

بله. قراردادهایش هم نهایی شده است.

  •  این جذب سرمایه چه میزان است؟

اجازه بدهید به خاطر نهایی‌نشدن تزریق این پول، اشاره مستقیمی نداشته باشم.

  •  شما در بازاری شدیدا رقابتی حضور دارید و می‌گویید رقیب‌تان به خاطر منحرف‌‌ساختن سرمایه‌گذاران تپ‌سی آمار غیرواقعی ارائه می‌کند؛ می‌توانید آمار واقعی بگویید که مثلا بقیه تحت تاثیر قرار بگیرند.

با همه این مسائل رقم دقیق را نمی‌توانم ذکر کنم اما همین قدر می‌گویم که اگر تاکنون تا ۱۵میلیون دلار برای تپ‌سی جذب سرمایه داشته‌ایم، در راند بعد دو تا سه برابر این رقم سرمایه جذب خواهیم کرد. این جذب سرمایه تاثیر بسیاری در روند کسب‌وکارمان خواهد داشت و جهشی در کارمان ایجاد می‌کند.

  •  چند درصد سهم داده‌اید؟ چون یکی از مواردی که در مورد رقیب شما مطرح می‌شود این است که مالکیت بالایی در کسب‌وکارشان ندارند. آیا چنین مسئله‌ای در مورد تپ‌سی هم صدق می‌کند؟ 

واقعا نمی‌توانم به این آمار اشاره کنم و بهتر است که به آن نپردازم فعلا. بیان این اعداد و ارقام برای کسب‌وکار من ضرر ایجاد می‌کند، چون آمار جزو اسرار شرکت است و بیانش به ویژه در راندهای ابتدایی و میانی جذب سرمایه، مشکلاتی را برای بیزینس ایجاد می‌کند.

  •  رقم جذب سرمایه شما تاکنون حدود ۱۵میلیون دلار بوده. گفتید که از جذب سرمایه رقیب‌تان خبر دارید؛ آنها چقدر سرمایه جذب کرده‌اند؟

فکر می‌کنم تاکنون حدود ۲۰ میلیون دلار جذب سرمایه داشته است.

  •  بازاری که شما در آن حضور دارید بسیار رقابتی است و کمتر دو استارتاپی را سراغ داریم که اینقدر در مسیر رشدشان همدیگر را بسایند و جلو بروند. در این بازار اتفاقاتی هم برای رقیب شما رقم خورد، از جمله حادثه تجاوز. تپ‌سی از رخ‌دادن چنین اتفاقاتی خوشحال می‌شود؟

بله بازاری که ما در آن حضور داریم، از حد رقابت کسب‌وکاری هم گذشته است و رقابت تمیزی نیست. ما همیشه به قانونگذار می‌گوییم که واقعا زور دارد که یک شرکت خارجی وارد ایران می‌شود و از قوانین ایران استفاده می‌کند و کارهایی را انجام می‌دهد که حتی بعضا نقض بسیاری از قوانین حرفه‌ای است.

ما از اتفاق خارج از اکوسیستم مانند حادثه تجاوز خوشحال نمی‌شویم، چون موفقیت ما به شیوه اجرایی‌کردن ایده‌های‌مان بستگی دارد و البته اشتباهات رقیب و نه رخ‌دادن چنین حوادثی که یک انسان در آن دچار مسئله شود.

  •  البته بودند فعالان دیگری در همین حوزه که با گرفتن بیلبوردهایی با محتوای «سفر به چه قیمت؟» در سطح شهر، سعی کردند از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند. 

بله، آنها رقبای کوچکی بودند که بر موج این حادثه سوار شدند. ما کاملا در این مورد خاموش بودیم و حتی در بحث‌هایی هم که بعضا با مسئولان داشتیم، به این مسئله نپرداختیم بلکه دفاع کردیم از کلیت سیستم. چون اگر مردم اعتمادشان از یک سیستم کاهش یابد، همه فعالان ضرر می‌کنند و کل این صنعت ضرر خواهد کرد. جدا از بحث‌های حرفه‌ای و کسب‌وکاری، به نظر من نامردی است که از یک حادثه تلخ، سوءاستفاده صورت بگیرد.

  •  یکی از بحث‌هایی که بعد از این حادثه ایجاد شد، مربوط به گرفتن راننده از کنار خیابان بود. شما همین کار را می‌کنید. تغییری در این رویکرد نخواهید داشت؟

ما هم مانند رقیب‌مان راننده از کنار خیابان می‌گیریم اما اعتقاد داریم که تپ‌سی در استخدام راننده، از امنیت بیشتری برخوردار است.

  •  چه دلیلی برای این حرف‌تان دارید؟

تیم قوی داریم. از افرادی که تجربه انتظامی دارند، استفاده می‌کنیم. ما یک تیم مستقل امنیت داریم و پروژه‌ها را به نوعی طراحی می‌کنند که احتمال جذب راننده‌هایی که دارای مشکل هستند، در آن بسیار کاهش می‌یابد و از تکنولوژی‌ای استفاده می‌کنیم که رفتار راننده را کنترل می‌کند. اگر هم اتفاقاتی رخ دهد، تیم امنیتی ما وارد عمل می‌شود و جلوی رخ‌دادن حادثه را می‌گیرد.

  •  این شرایطی که اشاره کردید و اقداماتی که در جهت امنیت هر چه بیشتر استفاده از تپ‌سی دارید، آیا احتمال بروز حادثه را به صفر می‌رساند؟

نه. همیشه میزانی از ریسک وجود دارد و احتمال اینکه حادثه‌ای رخ دهد همیشه وجود دارد و ما سعی می‌کنیم که احتمال رخ‌دادن حادثه را کاهش دهیم.

  •  به دفتر اسنپ در کرمان حمله شده؛ چه حسی دارید؟

ناراحت شدم از این حادثه. حتما الان بچه‌ها روز بدی دارند، چون ما سابقه حمله به دفترمان در تهران را داریم و ساعات خیلی سخت و بدی را گذراندیم. چنین اتفاقی خیلی اعصاب‌خردکن است چون هزینه و انرژی زیادی صرف می‌شود و با چنین برخوردهایی وضعیت سختی ایجاد می‌شود.

  •  این جبهه‌گیری بیشتر بر چه اساسی است؟

مدیران شهرهای ما، بومی همان شهر هستند و راننده‌ها هم که از همان شهر. قاعدتا نباید مشکل بزرگی وجود داشته باشد. از حس ناسیونالیستی سوء‌استفاده می‌شود اما نباید اینطور باشد. مثلا ما در تبریز با این حس مواجه شدیم.

  •  روزهای نخستی که باید با رقیبی قدرتمند هم رقابت می‌کردید و البته بدنه سنتی بازار را هم در مقابل خودتان می‌دیدید که گاه در مقابل مجلس هم تحصن می‌کردند و اعتراضات شدیدی بود. شما به‌عنوان فردی که سال‌ها‌ از ایران دور بودید، چگونه این فضا را مدیریت می‌کنید؟

به لحاظ بازار رقابت با اسنپ، مشکلات و مسائل زیادی را تجربه کردیم. به‌عنوان مثال ایمیلی از طرف راکت اینترنت برای کارکنان تپ‌سی آمده بود که با پیشنهادهای عجیب و غریب سعی داشتند آنها را اغفال کنند. مثلا به یکی از بچه‌های تپ‌سی پیشنهاد داده بودند که مدیر مارکتینگ پین‌تاپین شود در حالی آن شخص خودش معترف بود که نباید چنین سمتی بگیرد. در واقع فقط قصد زمین‌زدن تپ‌سی را داشتند.

  •  این اقداماتی که اشاره می‌کنید، تاثیری روی کسب‌وکار شما داشت؟

هیچ‌کدام از بچه‌های ما به این درخواست‌ها پاسخ مثبت ندادند. البته به خاطر همان بحث رقابت، پیشنهادها مستقیما به اسنپ نیست و به سایر استارتاپ‌های راکت است، یعنی نمی‌گویند سمتی در اسنپ به تو می‌دهیم بلکه پین‌تاپین یا بامیلو و … را پیش می‌کشیدند.

دستمزدهای بسیار بالا هم پیشنهاد می‌دادند. البته اصلا هدف‌شان استخدام افراد نیست بلکه تخلیه رقیب از نیروی کاربلد است و چند ماه بعد افراد استخدام‌شده را اخراج می‌کرد. راکت در کشورهای دیگر هم چنین کارهایی کرده است.

  •  در گفت‌وگویی که از شما خوانده‌ام، اشاره‌ای داشتید به این مسئله که اسنپ رانندگان را از نصب اپ تپ‌سی منع می‌کند و دسترسی‌شان را به این اپ غیرممکن می‌کند. در این مورد توضیحی بدهید؟

در هیچ جای دنیا نمی‌بینید که نرم‌افزار تاکسی آنلاین رانندگان را از نصب نرم‌افزار دیگری منع کنند، چون راننده هم مشتری ماست و هیچ رابطه کارفرمایی بین ما و رانندگان نیست. ولی کار رقیب ما به نوعی این معنی را دارد که رانندگان کارمندانش هستند.

  •  ظاهرا در این زمینه شکایتی هم داشتید که اسنپ تبرئه شد.

رای مساوی پنج به پنج آوردیم و پرونده الان به تجدید نظر رفته. همین الان هم این مشکل وجود دارد و کافه بازار هم به همین دلیل اسنپ را حذف کرد. در اپ استور هم این قانون وجود دارد که اگر اپی مانع نصب اپ‌های دیگری که به حوزه‌اش نزدیک هستند، بشود، نمی‌توانند روی اپ استور حضور داشته باشند.

بنابراین چنین قانونی اگر وجود داشت که الان اوبر اجازه پاگرفتن به هیچ کسب‌وکار دیگری نمی‌داد. اگر ما هم چنین کاری بکنیم، رقیب سومی نمی‌تواند وارد بازار شود. در عربستان، پاکستان، هند و … هم چنین اجازه‌ای به یک استارتاپ نمی‌دهند که دیگران را محدود کند. این کار در نبود قانون اتفاق افتاده است و باید فکری برایش بشود. الان راننده‌ها برای استفاده از تپ‌سی باید حداقل ۷۰۰هزار تومان دیگر هزینه کنند و گوشی دیگری داشته باشند.

  •  بازار کسب‌وکارهای تاکسی آنلاین رو به گسترش است؛ حتی آماری اعلام شد که در حال حاضر ۳۰ استارتاپ در بازار حمل‌ونقل در کشور فعالیت می‌کنند. بازار چنین نیازی دارد؟ آیا این کسب‌وکارهایی که جدیدا ایجاد شده‌اند، فرصتی برای رقابت با تپ‌سی و اسنپ به دست خواهند آورد؟

۳۰، عددی است که همه استارتاپ‌های حوزه حمل‌و‌نقل مسافر و بار و حتی بین شهری‌ها را هم در‌بر‌می‌گیرد. الان حدود ۱۵ اپ درخواست ماشین در کشور فعال شده‌اند. واقعیت این کسب‌وکارها این است که مقیاس‌پذیر هستند و از یک حدی از مقیاس‌پذیری که بالاتر بروند، اینقدر هزینه‌ها افزایش می‌یابد که باید به اندازه کریم و اوبر پول و دانش داشته باشید که بتوانید به کار ادامه بدهید.

  •  ماکسیم هم به بازار ایران آمده. نگرانش نیستید؟ می‌تواند رقیب جدی برای شما باشد؟

هیچگاه نگران ماکسیم نخواهیم بود، چون در بازار آنلاین تاکسی روسیه هم کسب‌وکار شماره ۳ است و در خود روسیه و چند کشور از آسیای میانه کلا دو و نیم میلیون نصب دارد ولی ما در ایران بیش از ۵ میلیون نصب داریم. در حالی که مثلا اوبر در روسیه تا ۱۲ میلیون نصب دارد. پس ماکسیم کلا شرکتی قوی‌ای نیست. سرمایه‌ای هم که به بازار ایران آورده‌اند، پول قابل‌توجهی نیست.

  •  ظاهرا تا یک میلیون یورو یا ۵ میلیارد تومان سرمایه آورده‌اند.  

بله. پول زیادی برای بازار ایران نیست و مهم‌تر اینکه تکنولوژی ماکسیم هم خیلی قوی نیست.

  •  بنابراین غیر از رقیب فعلی، مثلا نگران کارپینو یا دینگ و دیگران هم نیستید؟

ما نگران کارپینو بودیم و رصدش می‌کردیم و تعداد راننده‌هایش را می‌شمردیم و … به خاطر اینکه تیم مدیریتی خیلی قوی داشت. مثلا ایمان حاجی‌زاده نخستین کسی بود که این اپ را راه‌اندازی کرد که از بیزینس‌من‌هایی بود که شاید در ایران نظیر نداشت. اما اتفاق خوبی که افتاد این بود که ایمان از کارپینو رفت. تکنولوژی کارپینو هم چون از خارج آمده کمی دچار مشکل است. الان دینگ را رصد می‌کنیم و عاقلانه نیست که بگوییم کوچک است و به ما نمی‌رسد.

  •  یکی از مواردی که بعضا بدنه دولتی و حتی آژانس‌ها در مورد تاکسی‌های آنلاین مطرح می‌کردند و شاید هنوز هم به آن استناد می‌کنند، این بود که رانندگانی از شهرستان‌های اطراف تهران را به سطح این کلانشهر می‌کشانید و به آلودگی هوا دامن می‌زنید. جدیدا شما از راه‌اندازی سیستم کارپولینگ خبر دادید. در این مورد بفرمایید که به کجا رسیده و چه زمانی اجرایی می‌شود و قرار است چه مسئله‌ای را حل کند؟

ما در هر شهری می‌رویم از رانندگان همان شهر استفاده می‌کنیم و اینکه ما افراد را از شهرستان به تهران می‌آوریم، نمی‌تواند دقیق باشد. اتفاقا ما در شهرستان‌ها برای رانندگان شغل ایجاد می‌کنیم. حتی ما از سال گذشته تاکنون دیگر اجازه ثبت پلاک شهرستان در سطح شهر تهران برای تپ‌سی را ندادیم و طبق آماری که سال گذشته گرفتیم، کمتر از یک درصد از ناوگان ما رانندگان شهرستانی بودند و راننده هر شهری باید در شهر خودش کار کند.

با کارپولینگ کمک بسیار بیشتری می‌کنیم. چون یک سفر می‌تواند دو نفر را به مقصد برساند. البته به مرور زمان بیش از دو نفر را هم می‌توانند جابه‌جا کنند. این امکان تکنولوژی بسیار پیچیده‌ای دارد و به راحتی نمی‌توان آن را اجرایی کرد.

  •  الان مهم‌ترین بحث سرمایه‌گذاری در اکوسیستم به چه مسائلی برمی‌گردد؟

بحث اصلی این است که در ایران پول نداریم، چون پول خارجی وارد ایران نمی‌شود و پول داخلی هم جایی سرمایه‌گذاری شده است. بنابراین مسئله پول، مسئله مهمی برای اکوسیستم و کلا همه صنایع است. خوبی استارتاپ‌ها این است که پول زیادی نیاز ندارند و در مقابل پروژه‌های عظیم صنعتی با چند صد هزار میلیارد تومان، سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری خیلی بزرگی نیست.

  •  سرمایه‌گذاری‌های جدید انجام شده در اکوسیستم به نوعی فضایی دوقطبی بین راکت و سرآوا ایجاد کرده است؛ فضایی که شاید این انگاره را ایجاد کند که سرآوا می‌تواند سرمایه‌گذار تپ‌سی هم باشد. سرمایه‌گذار جدید شما سرآوا نیست؟

در اکوسیستم ایران، سرآوا همیشه پیشرو بوده و حداقل می‌توان گفت از معدود صندوق‌های سرمایه‌گذاری است که ادبیات استارتاپی را متوجه می‌شود. مهم‌تر اینکه توانسته افراد زیادی از بخش سنتی را متقاعد کند که پول‌شان را به حوزه استارتاپی بیاورند. حتی اگر تنها یک داستان موفق به نام دیجی‌کالا را هم داشته باشد، همین کافی است که بتوان به آن اعتماد کرد. بنابراین علاوه بر قدرت مالی قابل توجه، دانش و ادبیات این حوزه را هم متوجه می‌شود و استارتاپ‌ها هم با آن همکاری می‌کنند.

از وقتی هم که راکت وارد بازار ایران شده که یک بازار در حال توسعه است، نوعی رقابت ایجاد شده است. این رقابت از منوپول شدن یک شرکت جلوگیری می‌کند. حتی خود ما وقتی وارد این حوزه شدیم قصد داشتیم با راضی‌کردن سرمایه‌گذاران سنتی به سرمایه‌گذاری در این حوزه، به نوعی مانع منوپول‌شدن سرآوا شویم. البته این اتفاق هم خواهد افتاد که سرمایه‌گذاران بیشتری وارد بازار شوند.

  •  هدفم از مطرح‌کردن سوال بالا علاوه بر توضیحات خوبی که دادید، این بود که سرآوا هیچگاه به شما برای سرمایه‌گذاری پیشنهاد نداد؟ 

ما از روز نخست تاکنون همواره در حال مذاکره با سرآوا بوده‌ایم.

  •  چرا به نتیجه نرسیدید؟

همواره پیشنهادهایی بوده و ما ارتباط‌‌مان را با سرآوا حفظ کرده‌ایم.

  •  بفرمایید که خودتان تپ‌سی را کسب‌وکاری با چه ارزشی می‌دانید؟

(بعد از مکث طولانی) الان در موقعیت حساس جذب سرمایه‌ و نهایی‌شدن و تزریق این پول هستیم. بنابراین نمی‌توانم به صراحت در مورد ارزش فعلی تپ‌سی رقمی بگویم. اما می‌توانم از مرحله قبلی سرمایه‌گذاری‌مان بگویم. یک سال قبل، تپ‌سی بسیار کوچک‌تر بود و تنها در تهران حضور داشتیم و مثلا آن زمان اسنپ تنها ۱۸هزار سفر در روز داشت. در آن زمان ارزشی که سرمایه‌گذاران برای تپ‌سی محاسبه کردند، تا ۳۰میلیون دلار بود. این رقم الان چندین برابر شده است. در آن زمان ما از کریم هم پیشنهاد داشتیم.

  •  چرا نپذیرفتید؟

نمی‌خواستیم کارمند باشیم و قصد داشتیم کسب‌وکار خودمان را داشته باشیم. البته اینکه بعضی از سرمایه‌گذاران کریم عربستانی هستند هم در عدم همکاری ما با آنها موثر بود و در واقع سعی کردیم با ریسک کمتری جلو برویم. در آن زمان می‌توانستند پول خوب و تکنولوژی خوبی به تپ‌سی تزریق کنند. البته الان ما دیگر به لحاظ تکنولوژی چیزی از آنها کم نداریم.

  •  تپ‌سی می‌خواهد شماره یک تهران و ایران شود؟

بله.

  •  می‌تواند؟

حتما.

  •  چه زمانی این اتفاق رخ می‌دهد؟ چرا اینقدر به آمار تهران علاقه‌مند هستید؟ 

 به خاطر جذابیتی که دارد و حجم بالای درخواست‌ها برای سفر.

در حوزه کشوری که الان از رشد خوبی برخوردار هستیم و طی ۸ماه تا یک سال آینده شماره یک کشور خواهیم بود.

  •  در تهران چه زمانی شماره یک خواهید بود؟

طی یک تا دو سال آینده.

  •  و شما اسنپ را پشت سر می‌گذارید؟

بله.

  •  چه دلایلی دارید که اینقدر از رشدی که می‌گویید، مطمئن هستید؟

حتی با جذب سرمایه‌ یکسان، در نهایت توانایی تیم و استراتژی است که موفقیت را رقم می‌زند. در مورد راکت هم همه می‌دانند و تجربه نشان داده که استراتژی کوتاه‌مدت دارد. اینکه کسب‌وکار را به مرحله‌ای از موفقیت می‌رساند و بعد اگزیت می‌کند.

همین الان از راه‌اندازی اسنپ‌فود و اسنپ‌تریپ هم می‌توان این دیدگاه راکت را متوجه شد. البته به لحاظ حرفه‌ای و کسب‌وکاری این تصمیم غلط است و کسب‌وکار بزرگ را با کسب‌وکار کوچک به اصطلاح خراب می‌کنند. پس زمانی راه‌اندازی این کسب‌وکارها معنا دارد که بخواهید بعد از یکی دو سال از آنها اگزیت کنید.

نکته مهم دیگر مربوط به تیم است. تیم مدیریتی اسنپ ایرانی نیستند. بنابراین از نحوه چیدمان افراد در تیم‌ اسنپ می‌توان متوجه شد که بنا را بر اگزیت گذاشته‌اند. در این طرف قضیه ما تیم قوی‌تری داریم و با جذب سرمایه‌ یکسان، ما می‌توانیم رشد بیشتری داشته باشیم. این مسئله به ما اطمینان می‌دهد که در بازه زمانی که اشاره کردم، به هدف‌مان می‌رسیم.

رفاقتی که از سمپاد شروع شد و به تپ‌سی رسید

میلاد منشی‌پور متولد ۱۳۶۱ در تهران است. از مقطع اول راهنمایی وارد سمپاد شده و ۷سال آنجا درس خوانده و با حمید مهینی که الان شریکش است، همکلاس بوده است.

می‌گوید در سمپاد یاد می‌گیرید که چگونه با دیگران کار کنید و تیم باشید و … همه نوع دانش‌آموزی از هر قشر و طرز تفکری هم در آنجا حضور داشته‌اند و همین امر هم نوعی سازگاری با سایر اندیشه‌ها و در واقع تیم‌بودن را به او آموخته است.

میلاد می‌گوید: «از همان سال‌هایی که با مادرم تنها شده بودیم، یعنی از کودکی، با خودم به این نتیجه رسیده بودم که نباید دردسری ایجاد کنم و از همان بچگی فکر می‌کردم که جز خودم کسی را ندارم و حمایت‌های عجیب و غریبی برای من وجود ندارد. به همین دلیل فکرم این بود که باید روی پای خودم بایستم و بعد از کنکور، تدریس خصوصی را شروع کردم.»

 تجربه بین‌المللی

هم‌بنیانگذار تپ‌سی مهندسی مکانیک در دانشگاه تهران خوانده است. بعد از اتمام تحصیل به این نتیجه می‌رسد که نمی‌خواهد در رشته مهندسی ادامه تحصیل دهد. می‌گوید: «دقیقا نمی‌دانستم که قرار است چه رشته دیگری بخوانم یا چه کار دیگری را در پیش بگیرم اما مسلما مهندسی، آینده من نبود.» بعد از فارغ‌التحصیلی به کار در یک شرکت نفتی می‌پردازد.

می‌گوید: «با حضور در این شرکت، در واقع به بازار بین‌المللی کار وارد شدم. دیدن مسیری که به سمت مدیریت می‌رفت، من را در مسیر کسب‌وکار قرار داد. مدیریت برایم جذاب بود.» میلاد با بیان این جمله می‌گوید: «به دلیل علاقه به مدیریت، با اینکه ۲ سال در حوزه نفت و گاز بودم و به این نتیجه رسیدم که می‌خواهم در حوزه مدیریت فعالیت کنم، بنابراین تصمیم گرفتم که ام‌بی‌ای بخوانم.

اما برنامه شخصی من برای رفتن از ایران جور نبود، چون مادرم تنها بود و من تنها فرزندش بودم و از ۲سالگی با مادرم زندگی کرده بودم. بنابراین تصمیم بسیار سختی بود. اما بالاخره تصمیم به رفتن گرفتم و وقتی رفتم ده یازده سال در آنجا ماندگار شدم.»

در نهایت مادرش هم بعد از پنج سال به او ملحق می‌شود. ۲ سال در اروپا، ۲ سال در امارات و بیش از ۵ سال در کانادا و آمریکا اقامت داشته و عملا کارش در حیطه مدیریت بوده است.

 کار با بزرگان

«بعد از اتمام تحصیل در رشته ام‌بی‌ای، به کار مشاوره مدیریت مشغول شدم. ۳شرکت در دنیا وجود دارد که کار‌کردن در آنها و ورود به این شرکت‌ها بسیار سخت است مانند مکنزی، بیل و بی‌سی‌جی. ۲۰ تا ۳۰درصد مدیران شرکت‌های بزرگ زمانی در یکی از این سه شرکت بوده‌اند و مانند یک مدرسه عمل می‌کند.

حتی بعضی از روسای جمهور کشورها هم سابقه کار در یکی از سه شرکت نامبرده را دارند. این شرکت‌ها شبیه مدرسه هستند. استعدادها را از دانشگاه‌ها و مدارس جذب می‌کنند و با ایجاد فضای کار نه‌تنها از این استعدادها برای پیشبرد هر چه بهتر کسب‌وکار استفاده می‌کنند بلکه تجربه مدیریتی قابل توجهی را هم برای‌شان رقم می‌زنند. ‌من هفته‌ای ۱۰۰ ساعت در آنجا کار می‌کردم.

کارمان بسیار سخت بود و مثلا باید به شرکت‌های بزرگی چون دل، کوکاکولا و‌… راهنمایی می‌دادیم که چگونه بهتر باشند! کار بسیار سختی بود. یکی از شرکت‌هایی که با آن کار می‌کردیم به نام هاسکی ۹۰درصد شیشه‌های پلاستیکی نوشابه در دنیا را تولید می‌کند. ما پروژه‌ای با آنها داشتیم که چگونه سهم‌شان از بازار را افزایش دهیم!»

میلاد بعد از مدتی، به‌عنوان مدیر پروژه همکاری کرده است؛ پروژه‌های گرانی که ماهانه یک تا یک و نیم میلیون دلار بابت‌شان هزینه پرداخت می‌شده است.

 سفر به ایران

۶سال پیش برای سفر کوتاهی به ایران می‌آید. به دانشگاه شریف می‌رود و دوره‌ای آموزشی در مورد استراتژی مدیریت برگزار می‌کند.

می‌گوید: «در این دوره با فضای کسب‌وکار ایران آشنا شدم و با خودم گفتم که چقدر کار نکرده در ایران زیاد است. می‌دیدم مشکلات کسب‌وکار در ایران مختص ایران نیستند و در کشورهای دیگر هم هست. هر جایی به فراخور فضایی که دارد، مسائل خاص خود را دارد.

احساس می‌کردم که می‌خواهم تاثیرگذاری کارم را به صورت مستقیم ببینم و احساس می‌کردم که به جای دریافت درآمد و زندگی کارمندی برای یک شرکت، می‌خواهم کسب‌وکار خودم را داشته باشم. تجربه کاری و مدیریتی و تحصیلاتی که در این زمینه داشتم، در من این انگیزه را ایجاد کرد که می‌توانم موفق باشم.»

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.