یادداشت رضا جمیلی | یکی از مهمترین خصیصههایی که مفهوم استارتاپ را از مفهوم شرکت متمایز میکند سرعت رشد است. استارتاپها برخلاف شرکتها که خطی رشد میکنند، این ویژگی را دارند – باید داشته باشند- که رشدشان تصاعدی است. این ویژگی از مقیاسپذیر بودن آنها میآید. اینکه اگر امروز استارتاپی با ۵ نفر نیروی انسانی به ۱۰۰ مشتری سرویس میدهد، این امکان را دارد که فردا با ۸ نفر به ۱۰۰۰ مشتری سرویس دهد.
به عبارتی نسبتی خطی بین اندازه استارتاپ و تعداد مشتریان و درآمدهای آن وجود ندارد. اگرچه این وجه از مفهوم استارتاپ یکی از جذابیتهای انکارناشدنی آن برای صاحبان ایده است تا به این وادی پا بگذارند اما نکتهای که در بطن این جذابیت پنهان مانده، نکتهای ظریف است که غفلتبردار نیست. هماناندازه که رشد در چنین بستری میتواند نمایی و لگاریتمی و هیجانانگیز باشد، مشکلات و دردسرهای یک استارتاپ هم میتواند از یک مشکل کوچک به یک چالش بزرگ و نابودکننده تبدیل شود. تصور کنید که استارتاپی که در زمینه به اشتراکگذاری محتوای تولیدشده توسط کاربران فعالیت میکند در بستر همین رشدی که از آن صحبت شد، از ۱۰۰ کاربر به ۱۰ هزار کاربر برسد. آنگاه با چه الگوریتم و هزینهای میتوان نظارت بر محتوای تولیدشده توسط ۱۰ هزار کاربر را انجام داد؟ آنهم با وجود ملاحظات عرفی و قانونی جامعه که کوچکترین اشتباه در این حوزه میتواند کل یک پلتفرم را نابود کند. مثال ساده و واضحتر، تاکسییابهای آنلاین هستند. استارتاپی که سال گذشته در چنین روزی کمتر از ۵۰۰ راننده داشته و حالا با ۵۰ هزار راننده به شرکتی با رشد خیرهکننده تبدیل شده، با وجود تمام جنبههای امیدبخش و خوشحالکننده این تغییر، در معرض چالشهای بزرگ احتمالی هم قرار گرفته است.
مواجهه با یک اعتصاب ۵۰ هزار نفره یکی از سناریوهای احتمالی چنین کسبوکاری است، شکایت ۵۰ هزار راننده از یک شرکت در اعتراض به یک تصمیم یا یک درخواست چندده هزارنفری از تامین اجتماعی برای رسیدگی به موضوع بیمه آنها مواردی است فراتر از یک مشکل. بحرانهایی هستند که میتواند ترکش آن به کلیت اکوسیستم اصابت کند. بحرانهایی که در کسبوکارهای سنتی معمولا برای نهادهای مالی چون موسسات اعتباری و یا کارخانههای بزرگ صنعتی پیش میآید. شما برای این سناریوهای احتمالی چقدر آماده هستید؟ و چه تدابیری اندیشیدهاید.