رسیدن به تراز دانایی

0

داستان از آنجا شروع می‌شود که جلسه‌ای اتفاق می‌افتد، در آن جلسه شمایید و شاید یکی از همکارانتان و جرقه‌ای به ذهنتان می‌رسد، در بودجه اندک و محدود، بارقه‌ای از امید به چشم می‌آید و تصمیم می‌گیرید تا در دنیای مجازی دست به تولید محتوا بزنید. هیجان‌زده از تمام مطالبی که می‌توانید بنویسید، ذوق‌زده از تمام ایده‌ها، دست به کار می‌شوید. ایده‌هایتان را روی کاغذ می‌آورید و به این نتیجه می‌رسید که بهترین راه این است که از یک نفر بخواهید تا بیاید و تولید را در دست بگیرد. شاید در این موقعیت به انشاهای دوره مدرسه، به توانایی‌تان در نوشتن، به موضوعاتی که قبلا نوشته‌اید، فکر کنید. حتی پروژه‌های دانشگاهی هم از جلوی چشمتان رد می‌شوند و شما را به روزهای خوش ۲۰سالگی می‌برند. همه چیز خوشایند است، ممکن است صبح فردا به بانک بروید و برای برقراری پرداخت اینترنتی پرس‌و‌جو کنید. ممکن است ظهر فردا از آدم‌های دوروبر بپرسید که چه کسی را می‌توانند به شما معرفی کنند. ممکن است ویژگی‌های سخت‌افزاری را مقدم بر نرم‌افزار بدانید و بی‌توجه به تمام اتفاق‌های اطراف پیش بروید. اما از ما می‌شنوید، باید نوار را به عقب برگردانید و تا همان جلسه نخستین پیش بروید؛ تا همان جرقه اولیه. آن جرقه را در ذهن نگه دارید و سعی کنید به جای رویاپردازی درباره آن، به اصول و قواعد فکر کنید. هدف‌گذاری را از همان جلسه آغاز کنید. رویاپردازی نه به شما کمک می‌کند و نه به فردی که با شما همراه خواهد شد. می‌توانید مراحل هدف را تعیین کنید، منظور این نیست که هر متن چند کلمه باشد یا تیترهای متنوع را بنویسید، اینها مراحل بعدی است و حتی بعضی از آنها در حیطه اختیارات شما نیست و در توانایی‌های طرف مقابل باید به دنبال آن بگردید. شما باید به اهدافی فکر کنید که چراغ راه تولید محتواست.

چراغ راهی که هم به شما و هم به تمام افراد درگیر پروژه کمک می‌کند تا دقیق‌تر و منطقی‌تر به اطراف نگاه کنید. می‌توانید از خودتان بپرسید که دقیقا می‌خواهید به چه چیزی برسید. آیا هدف شما صرفا معرفی محصولتان است، هدف شما صرفا رسیدن به تعداد بالای فالوئرهاست یا آنکه می‌خواهید یک وب‌سایت برای معرفی پروژه داشته باشید؟ تفاوت میان محصول و پروژه را برای خودتان مشخص کنید و تفاوت میان تاثیرگذاری یا مخاطب بالا را. اینها را تعیین کنید و در کنار آن به سراغ وب‌سایت‌های مشابه بروید. منظور این نیست که پرس‌و‌جو نکنید یا از کسی سراغ نگیرید، منظور این نیست که در میانه راه هیجان ایده را از خودتان بگیرید یا جرقه را ‌خاموش کنید. مهم این است که آن جرقه را به عنوان تمام مسیر درنظر نگیرید. بگذارید تا جرقه فضایی جدی برای بال و پر گرفتن پیدا کند و از خودتان درباره اهداف بپرسید. اگر اهداف را ندانید و نشناسید، اگر به عشق آن جرقه وارد دنیای مجازی شوید و چیزی دیگر در دست نداشته باشید، مسیر را گم می‌کنید و ترازوی جادویی را از دست می‌دهید. آن‌وقت است که دیگر کاری از دست‌تان برنمی‌آید. با هر کسی که جلسه بگذارید، ناامید می‌شوید. بدترین وضعیت این است که خودتان نمی‌دانید چه می‌خواهید و دیگران را در وضعیت پریشانی‌تان دخیل می‌کنید. خودتان نمی‌دانید هدف چیست و هدف را از دیگران می‌خواهید. چنین وضعیتی به جز ناامیدی برایتان دستاوردی ندارد. عیب و ایراد را در آدم‌های دیگر دنبال می‌کنید و جلسه‌هایی بی‌هدف و بی‌حوصله برگزار می‌شوند.

به همین خاطر است که می‌گوییم ترازوی جادویی را در دست بگیرید و سخت‌افزار و نرم‌افزار را با هم پیش ببرید. تولید محتوا را به چشم یک هدف نگاه نکنید، بلکه به چشم مسیر ببینید تا در آینده برایتان دردسر ایجاد نشود. تا زمانی که ندانید هدف اصلی چیست، هیچ‌کس نمی‌تواند به شما بگوید که چه کنید و چه نکنید. هیچ فردی هم این شایستگی را ندارد تا به شما چنین حرفی بزند، به جز خودتان. دیگران می‌توانند ایده‌های جزئی را با شما شریک شوند، می‌توانند تفاوت وب‌سایت خوب و بد را به شما یادآوری کنند یا حتی اشتباه‌های فاحش را به زبان بیاورند، اما تا زمانی که هدف مشخص نباشد، تمام این ایده‌ها محکوم به شکست هستند. پس بگذارید دوباره به آن جرقه برگردیم؛ به جرقه‌ای که می‌گوید تولید محتوا را جدی بگیریم، از دل آن جرقه به دنبال وضعیتی بگردید که به جای رویاپردازی، پای شما را روی زمین نگه دارد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.