راه‌اندازی NFC و فرصت‌های استارتاپی

0

یادداشت رضا قربانی  |   بانک پاسارگاد می‌گوید برای اولین‌بار توانسته پرداخت خرد از طریق NFC را پیاده‌سازی کند. واقعیت این است که پیش‌ازاین بارها و بارها این ایده در ایران شروع‌شده و هر بار به دلایلی به نتیجه نرسیده است. در کاری که بانک پاسارگاد شروع کرده، اپراتور ایرانسل هم یک پای کار است. همین اپراتور یک سال پیش با شرکت دیگری مشابه همین طرح را شروع کرده بود که به نتیجه نرسید.

این بار اگر این غول‌ها بتوانند کار را به جای خوبی برسانند واقعا می‌توان گفت که برای اولین‌بار در خاورمیانه و شمال آفریقا پرداخت خرد از طریق NFC عملیاتی شده است. برخی ممکن است تصور کنند این ذوق و شوق ما نسبت به NFC یک نوع فناوری‌زدگی است. واقعیت این نیست. اینکه ما از فناوری استقبال می‌کنیم، به این دلیل است که به کمک فناوری می‌توان سبک زندگی را تغییر داد و باعث افزایش کیفیت زندگی شد. در حوزه‌ای که تمرکز ماست یعنی فین‌تک، ابزارها کمک می‌کنند که کارها را با روش‌های بهتر و اثربخش‌تری انجام دهیم. فناوری NFC یکی از ابزارهایی است که در سال‌های گذشته تغییرات قابل‌توجهی در جهان ایجاد کرده است. البته که NFC محدود به پرداخت نیست ولی در حوزه‌های پرداخت کاربردهای وسیعی یافته است. وقتی صحبت از کاربرد NFC می‌کنیم، یعنی داریم درباره مدیریت اموری صحبت می‌کنیم که تا پیش‌ازاین خیلی مدیریت‌پذیر نبود. با کمک فناوری NFC تراکنش‌های خرد از طریق ابزارهایی مانند موبایل قابل انجام است. نکته مهم اینجاست که موبایل می‌تواند به مدیریت بهتر امور مالی هم کمک کند. وقتی تراکنش‌ها از طریق موبایل انجام می‌شود، فرایند مدیریت امور مالی ساده‌تر می‌شود و می‌توان انتظار داشت که در آینده نزدیک کسب‌وکارهای مختلفی در این زمینه شکل بگیرد. همه اینها منوط به این است که این روش جا بیفتد.

در سال‌های گذشته این روش مخالفان متعددی داشته است؛ از کسانی که بیرون گود نشسته‌اند و به‌جایی نرسیدن این روش را تماشا می‌کنند و هرچند وقت یک‌بار از معایب آن می‌گویند تا کسانی که در بخش‌های رگولاتوری مخالف‌خوانی می‌کنند.

با توجه به اینکه برای به سرانجام رسیدن NFC لازم بوده که بخش‌های مختلف از بانکداری و پرداخت گرفته تا اپراتورهای موبایل با هم همکاری کنند و از گذشته این دو مانند دو خط موازی بودند، هیچ جایی به هم نرسیدند. اپراتورها و بانک‌ها در ایران رابطه خوبی ندارند و این اظهر‌من‌الشمس است. از منظر کسب‌وکاری این دو هرگز نتوانستند منافعشان را به هم گره بزنند و هر دو همدیگر را تهدید می‌دانستند و در برهه‌های زمانی خاص به شکل‌های مختلف از خجالت هم در آمده‌اند. حالا که بانک پاسارگاد و ایرانسل توانستند بخش‌های حاکمیتی و دولتی را هم کنار خود داشته باشند و در شهری مانند مشهد کاری مهم را شروع کردند، این موضوع را مهم‌تر هم می‌کند. این بار همه‌چیز برای شدن فراهم شده است و اگر به هر دلیلی کار به سرانجام نرسد، ما را به آینده ناامید می‌کند. این بار بهانه زیادی برای نشدن وجود ندارد.

درصورتی‌که این طرح به سرانجام برسد، استارتاپ‌های باهوش می‌توانند از فرصت پیش‌آمده نهایت استفاده را ببرند و اپلیکیشن‌هایی در این زمینه طراحی کنند. البته هنوز چیزی از ابعاد کار روشن نیست و حتی مشخص نیست که یک استارتاپ چگونه می‌تواند وارد این اکوسیستم شود. منتها واقعیت این است که اگر بخواهیم بسته به ماجرا نگاه کنیم و کسی را به بازی راه ندهیم، حتی درصورتی‌که موفقیت اولیه‌ای به دست بیاوریم در بلندمدت بازی را خواهیم باخت. تا جایی که من شنیده‌ام ایرانسل هزینه زیادی درزمینه تهیه زیرساخت انجام داده است. پاسارگاد هم تمام‌قد پای کار ایستاده است. باید امیدوار باشیم که کار به جای خوبی برسد. استارتاپ‌های پرداخت باید به گوش باشند و برای استفاده از موقعیتی که ایجادشده، نهایت تلاش‌شان را بکنند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.