در این شرایط سخت چه کنیم؟

سرمقاله 114 هفته نامه شنبه به قلم اکبر هاشمی

3

 در هر جایگاهی که هستیم، دیجی‌کالا، اسنپ، تپ‌سی، الو‌پیک یا یک استارتاپ کوچک باید پلن‌های مختلف برای شرایط مختلف داشته باشیم. آنچه باعث نابودی یکباره استارتاپ‌ها خواهد شد، اصل غافلگیری است؛ نداشتن برنامه و پلن‌های متعدد مساوی است با غافلگیری و تمام. 

نمی‌خواهم از ناامیدی سخن بگویم، به هیچ عنوان. اما اوضاع هر روز سخت‌تر می‌شود. مهم‌ترین موضوع این است «در این شرایط سخت چه کنیم». 

برای رسیدن به «چه کنیم» ابتدا نیاز به یک تحلیل از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور داریم. پیش‌تر هم در سرمقاله ۲ ماه پیش با تیتر «چگونه از شرایط دلار ۲۰ هزار تومان عبور کنیم» نوشته‌ام و باز برهمان تحلیل هستم.

آینده سیاسی ایران دو گزینه در پیش رو دارد؛ جنگ یا مذاکره. محتمل‌ترین و بالا‌ترین عیار، رسیدن به مذاکره است. اما نکته اینجاست که طرفین برای نشستن پشت میزمذاکره نیاز به  برگ‌های برنده دارند. از طرفی، به دست آوردن برگ‌های برنده زمان‌بر و هزینه‌زاست.

یک خودرو در حال حرکت را تصور کنید. یکی بیرون از این خودرو نشسته و لحظه‌شماری می‌کند که رادیات ماشین داغ کند و خودرو مجبور به توقف شود و دیگری در داخل خودرو مدام حواسش به این است که آمپر نچسباند؛ گاهی آرام‌تر می‌راند، گاهی برای لحظاتی مجبور به توقف می‌شود. آب روی رادیاتور می‌ریزد تا خنک‌تر شود و‌… به راهش ادامه دهد تا به مقصدی که می‌خواهد، برسد و آنکه بیرون ایستاده، معتقد است این ماشین (‌اقتصاد ایران) به مقصد نخواهد رسید و بعد از توقف مجبور به مذاکره است. زمان رسیدن به مقصد مورد نظر مسئولان کشورمان و زمان توقف (به زعم ترامپ) شاید برای طرفین ماجرا مشخص باشد. اما برای ما مشکوف نیست. ما ساکنان این خودرو چه باید بکنیم؟ 

  •  تغییر بیزینس‌مدل، تعدیل نیرو یا افزایش نیرو
  •  تعطیلی کسب‌و‌کار 
  •  مهاجرت از کشور 
  •  گوشه‌نشینی و ماتم‌گرفتن ومصرف قرص فلکسوتین
  •  ایستادن، ادامه‌دادن و مبارزه‌کردن 
  •  شروع‌کردن (برای آنها که به‌تازگی می‌خواهند کسب‌و‌کاری راه بیندازند)

بیایید صریح و صادقانه سخن بگوییم. چند روز پیش که دلار دوباره افسار گسیخت، یکی از دوستانم سکته کرد البته خوشبختانه سکته را رد کرد. در خلوت از خدا حق انتخاب خواستم برای خودم که اگر فشار اقتصادی باعث سکته‌ام شد و اگر زنده ماندم، به جای سکته مغزی، سکته قلبی بکنم؛ چرا‌که نمی‌خواهم بعد از سکته مغزی، دچار معلولیت شده و کار شنبه متوقف شود.

می‌خواهم بمانم و ادامه دهم، چون به فردای روشن معتقدم. این را گفتم که در این شرایط اولا امید کسی را از او نگیرید. دوم، متلک‌گفتن، مچ‌گیری و خوشحالی از تصمیم‌های یک استارتاپ بزرگ یا کوچک، حقیرترین و ناجوانمردانه‌ترین رفتاری است که در این شرایط یک فرد می‌تواند انجام دهد. هیچ‌کس را تحت فشار قرار ندهید. اگر یکی از ۶ گزینه بالا را انتخاب کرد، مذمتش نکنید. مشاوره و راهنمایی خوب است اما حکم ندهید که «اصلا این کار‌و نکن». 

هر یک از ما از نظر جسمی و روحی توانایی و شرایط خاصی داریم. وقتی ما از زندگی شخصی و کاری افراد و توانایی‌های جسمی و روحی‌شان در مقابل فشار‌های سخت اقتصادی چیز زیادی نمی‌دانیم، باید در کنار مشاوره و توصیه‌دادن، به انتخاب افراد احترام بگذاریم و هر گز سرزنش‌شان نکنیم که چرا کم‌آوردی، چرا رفتی، چرا ماندی، چرا الان می‌خواهی شروع کنی و… از طرفی شما هم یادتان باشد همه آنهایی که به شما می‌گویند‌ نگران نباش، اوضاع بهتر خواهد شد و همه آنهایی که به شما می‌گویند در شرایط فعلی به صلاح نیست کار جدیدی راه بیندازی‌ یا می‌گویند وضع خیلی خراب است، دیگر نمی‌شود ادامه داد، بعدا از خداحافظی از شما ‌خودشان می‌روند دنبال ادامه فعالیت‌شان یا راه‌اندازی کسب‌و‌کار جدید. هیچ‌کس متوقف نخواهد شد. پس شما کاری را که ایمان دارید در این شرایط درست است، همان را نجام بدهید.

با توجه به اینکه نگارنده گزینه ۵ یعنی ایستادن، ادامه‌دادن و مبارزه‌کردن و گزینه ۱ یعنی تغییر بیزینس‌مدل و افزایش نیرو را انتخاب کرده است، می‌خواهم به کسانی که این گزینه‌ها را انتخاب کرده‌اند، چند نکته را یادآور شوم.

آنچه در این ماه تجربه کرده‌ام و در حال حاضر آن را لمس می‌کنم، سرعت تحولات در حال بیشتر‌شدن است. تصور کنید شما در دامنه کوهی هستید و سنگی از بالا رها شده و در حال آمدن به سمت شماست. برآوردتان این است که در زمان خاصی به شما نزدیک خواهد شد، اما در میانه راه به ناگهان متوجه می‌شوید شتاب سنگ بیش از قبل شده است. برآوردها حکایت از آن داشت در آبان ماه دلار به قیمت ۱۵ هزار تومان خواهد رسید. اما یک ماه و نیم مانده به این موعد به ناگهان دلار شتاب گرفت و به ۱۵ هزار تومان رسید. اولین نکته اینکه در برآوردهای زمانی برای محاسبات مالی تجدید‌نظر جدی باید بکنیم. رشد تحولات از این به بعد تصاعدی است. 

 در هر جایگاهی که هستیم، دیجی‌کالا، اسنپ، تپ‌سی، الو‌پیک یا یک استارتاپ کوچک باید پلن‌های مختلف برای شرایط مختلف داشته باشیم. آنچه باعث نابودی یکباره استارتاپ‌ها خواهد شد، اصل غافلگیری است؛ نداشتن برنامه و پلن‌های متعدد مساوی است با غافلگیری و تمام. 

 نمی‌خواهم بگویم افکار عمومی مهم نیست. نمی‌خواهم بگویم نظرات توییتری فعالان اکوسیستم مهم نیست. حتما هست. اما تصمیم‌هایتان را برای خوشایند دیگران نگیرید. اگر قرار است  نیرو تعدیل کنید، این کار را بکنید. اگر قرار است برای انگیزه‌دادن، حقوق کارکنانتان را بالا ببرید، این کار را بکنید.

اگر به این نتیجه رسیدید که نمی‌توانید این کسب‌و‌کار را ادامه دهید و ادامه آن یعنی انباشت زیان و بدهی بیشتر و باید زودتر تعطیل بکنید، این کار را انجام دهید. اینکه دیگران چه خواهند گفت، اصلا اهمیت ندارد. این دیگران هم در عزای شما شرکت خواهند کرد هم در عروسی‌تان، کار آنها پلو‌خوری توییتری است. شما کاری را که درست است و به آن ایمان دارید، انجام بدهید. 

 به‌خاطر اینکه تجربه مدیریت یک استارتاپ بزرگ را نداشته‌ام، این توصیه فقط برای استارتاپ‌های کوچک و متوسط است. امروز محافظت از پول، دیگر مترادف با نگه‌داشتن پول‌ها  در گاوصندوق امن یا سپرده‌گذاری در بانک‌ها و دریافت سود نیست. این نوشتار را با درد می‌نویسم چرا‌که هرگز و هرگز به آن معتقد نبوده و فقط در شرایط اضطرار فعلی و برای بقا، آن را توصیه می‌کنم. اینکه ارزش پول ملی کشورمان در حال کاهش شدید است، دردناک  و مایه تاسف، اما یک واقعیت است. از طرفی بیزینس بی‌رحم  است و منتظر کسی نمی‌ماند. برای همین هر پولی که به دست‌تان می‌رسد، باید تبدیل به چیزی شود که ارزش آن کاسته نشود. 

قبلا هم به این نکته اشاره کرده‌ام و امروز تاکید می‌کنم بیشترین استارتاپ‌های ایران در مرحله بذری قرار دارند؛ جایی که اتفاقا پول نقش حیاتی ندارد. طبیعی است که ما تحت تاثیر هیجانات سیاسی و اقتصادی جامعه‌مان قرار داریم اما مدیران استارتاپ‌های ایرلی‌استیج بایستی همه تمرکزشان را روی ساخت تیم و محصول بگذارند و حکایتشان نشود حکایت حلوای ملا نصرالدین.

 تاریخ جهان نشان می‌دهد در اقتصاد، اتفاق مطلق خوب یا مطلق بد نداریم. برای همین وقتی بحرانی شکل می‌گیرد، در دل خود فرصت‌هایی را ایجاد می‌کند. آنهایی که می‌خواهند در این مقطع کسب‌و‌کاری راه بیندازند یا آدم‌هایی که فکر می‌کنند استارتاپ فعلی‌شان پاسخگو نیست و باید به کسب‌وکار جدیدی فکر کنند، نگاهشان را به افقی طولانی‌تر ببرند؛ به چند سال بعد که این بحران را از سر خواهیم گذراند. در آن روز چه استارتاپی جواب خواهد داد. مگر نه اینکه کار ما ساخت آینده و سرمایه‌گذاری‌مان، سرمایه‌گذاری و خرید آینده است. از دل این بحران فرصت بیرون خواهد آمد.

 تغییر سبک زندگی برای ماندن و جنگیدن نقش اساسی دارد. روبه‌رو‌شدن با چالش‌های بزرگ نیاز به آدم‌های قوی و بانشاط و جسمی سالم دارد. پرهیز از موزیک‌های غم‌انگیز، دوری‌جستن از ملاقات با آدم‌هایی که مدام پالس منفی می‌دهند که اوضاع خراب است، دلار شد ۱۵، دلار شد ۱۶ و… معاشرت با آدم‌هایی که تحلیل دارند، آدم‌هایی که با‌تجربه هستند، آدم‌هایی که به فرصت و امید توجه بیشتری دارند و… ورزش‌کردن‌ مثل پیاده‌روی، استخر، ورزش‌های مهیج، گذراندن وقت با دوستان، عزیزان، پدر و مادر و خانواده و….

نکته مهم دیگر، یادمان باشد ما بیشترین زمان را با تیم‌مان سپری می‌کنیم. آنها هم بخشی از خانواده ما هستند. برگزاری برنامه‌های تفریحی، دورهمی و… هر آنچه که به نشاط تیم کمک می‌کند، ضروری است.

 می‌خواهم بازهم تاکید کنم که دیگر با ۸ ساعت کار مفید، نمی‌شود‌ به موفقیت بزرگ یا ماندن فکر کرد. باید ۱۶ ساعت کار مفید و با برنامه و منظم انجام بدهیم. برای همین تغییر در سبک زندگی ضروری است.  ۱۶ ساعت کار مداوم بدون تغییر سبک زندگی، شما را از پا درخواهد آورد.

حرف آخر:

در این مقطع حساس ما نیاز به تجربه و گرفتن امید از افراد با‌تجربه و صاحب‌نام داریم. چه در جلسات عمومی و جلسات وان تو وان (‌تک به تک). می‌خواهم اینجا قول بدهم. یلدای ۹۷ با مشارکت شما خوبان‌، بزرگ‌ترین گردهمایی استارتاپی ایران خواهد بود که ۲۸ آذر‌ماه در برج میلاد برگزار خواهیم کرد که امیدواریم محتوای آن برای شما موثر و امید‌بخش باشد. دوم به‌زودی جلسات وان تو وان شنبه را راه‌اندازی خواهیم کرد تا برای چند دقیقه بتوانید با مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری، استارتاپ‌های بزرگ، مدیران شتاب‌دهنده‌ها و منتورهای باسواد در محیطی آرام چند دقیقه خصوصی برای کسب‌و‌کارتان مشورت بگیرید. ثبت‌نام این جلسات به‌زودی آغاز خواهد شد. 

ما از اول کنار هم بودیم و تا آخر این بحران و رسیدن به فردایی روشن، بازهم کنار هم خواهیم بود. فقط بیایید امیدوار باشیم و بجنگیم. 

3 دیدگاه
  1. عقیلی می‌گوید

    ممنون از حرفهای انگیزه بخشتان، ممنون که فرمودید کنار ماها هستید، برقرار باشید

  2. الهام می‌گوید

    وقت به خیر
    ممنونم از این انرژى مثبت و در عین حال رویارویى تان با واقعیت، امیدواریم به روزهاى همراه با موفقیت و اقتصاد پر رونق برای کشور عزیزمان، البته با انسان هاى دارای سلامتی روح، چراکه این روزها باید مواظب روح و روانمان باشیم چون گروهى کمر همت به افسرده شدن آن هم بسته اند.

  3. حسین بیوک آقازاده می‌گوید

    سلام و وقت بخیر اکبر هاشمی عزیز
    خداقوت میگم به شما ، به رضا جمیلی و تک تک عزیزان و زحمت کشان شنبه مگ
    باور کنید حرف دلمو زدین شنیدن این حرفا و این جمله ها از زبان یک نفر دیگر قوت قلبی است برای بنده و همه کسایی که کسب و کاری راه انداختن یا حتی در فکر راه اندازی کسب و کار جدید بودن و هستن
    متاسفانه عدم ثبات و افزایش صعودی دلار و سیر نزولی وضعیت معیشتی و زندگی مردم!! روحیه تیمهای استارتاپی رو به شدت تضعیف کرده و الان میشه گفت همه به فکر جمع کردن! و حتی فرار هستن
    بینهایت سپاسگزارم

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.