داستان برندتان را درست تعریف کنید

0

داستانسرایی بخش مهمی از بازاریابی استارتاپ شما محسوب می‌شود. می‌توان گفت  بخش مهمی از بازاریابی، برندسازی، شکل‌دهی وفاداری مشتری و رشد استارتاپ‌های نوپا و شرکت‌های بین‌المللی مشابه، داستانسرایی است. برای استارتاپ‌ها، این امر مانند دو لبه‌ شمشیر است که می‌تواند موفقیت و یا شکست را برای آنها رقم بزند.

می‌تواند برای شما به مثابه یک بالابرنده محسوب شود که شما بر روی آن برندسازی کلامی و بصری و طراحی محتوای وب‌سایت خود را انجام می‌دهید و حتی می‌توانید از آنها در  شعارهایتان استفاده  کنید. کسب‌و‌کارهایی که از طریق داستانسرایی شکوفا شدند، شاملTOMS، Patagonia و Dollar Shave Club  هستند. هر برند و هر کسب‌و‌کار خطرپذیری دارای یک داستان است.

حتی اگر شما آن را درک نکنید، شما یک داستان دارید و  داستان شما آن چیزی است که شما را به جایگاه کنونی هدایت کرده است. هر کس یک داستان منحصر‌به‌فرد دارد و هر برندی بخش متفاوتی از داستان خود را برای دستیابی به اهدافش اهرم قرار می‌دهد.

داستان شرکت Zappos  در خصوص فرهنگ شرکت بود. Airbnb  در خصوص جنبش «به اشتراک‌گذاری اقتصاد» بود. اپل در خصوص استیو جابز بود. رشد سریع شرکت غیر انتفاعیAcumen در گرو کاری باورنکردنی و دخیل‌کردن توده‌های مردمی هواداران در داستان خود با استفاده از کتاب‌ها‌، کلاس‌های تعاملی، فصل‌های داوطلبانه و گروه‌های اجتماعی گوگل بود.

در نهایت بهتر است بگوییم که لزوما  بهترین کارآفرینان، بهترین متفکران نیستند‌ بلکه بزرگ‌ترین کارآفرینان، فروشندگان باورنکردنی هستند. آنها می‌دانند که یک داستان شگفت‌انگیز را ‌چگونه تعریف کنند که نخبگان و سرمایه‌گذاران را برای پیوستن به این سفر متقاعد کنند.

خیلی از کارآفرینان متاسفانه ارزش و اهمیت داستانسرایی را نادیده می‌گیرند و فقط تمرکز خود را روی اطلاعات فنی قرار می‌دهند  که این بخش به سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان زیاد مربوط نمی‌شود.

اگر مردم نتوانند با محصول شما ارتباط بگیرند و شما نتوانید با زبان آنها سخن بگویید، بزرگ‌بودن اختراع یا نوآوری شما چندان اهمیت نخواهد داشت.

پیشنهاد می‌شود که حتی اگر برنامه مشخصی برای استفاده از داستانسرایی ندارید و یا تصورات خود در خصوص داستان خود را دوست ندارید، آن را مستند کنید. هر آن چیزی را که شما را به سمت ایده هدایت کرده است مستند کنید؛ لحظه به لحظه و  هر قدم از سفر خود را. حال شما یک داستان خواهید داشت.

توجه کنید که اگر داستان خود را به مردم نگویید، دیگران در خصوص شما و تجارت‌تان داستان خواهند ساخت و در ذهنشان آن را می‌پرورانند و این امر لزوما به این معنی نیست که بهترین داستان برای خدمت به شما شکل گرفته است. با مستند‌سازی داستان خود می‌توانید به عقب بازگردید و بهترین بخش آن را جدا کنید و یا با کمک  کارشناسان و یا دوستان خود برای مرور و برجسته‌کردن آنچه که آنها فکر می‌کنند قوی‌ترین بخش از داستان شماست، استفاده کنید.‌

گاهی شما به داستان خود خیلی نزدیک هستید. یک داستانسرای حرفه‌ای و کارشناس متخصص برندسازی می‌تواند به طور عینی قوی‌ترین بخش از داستان شما را برای حک‌کردن در ذهن‌ها پیدا کند و آن را اهرم قرار دهد.

داشتن یادداشت‌های روزانه یک عادت مشترک بین کارآفرینان بسیار موفق است. اگر شما هنوز آغاز به این کار نکرده‌اید، دیر نیست و اکنون زمان مناسب برای شروع این کار است. یادداشت‌های روزانه می‌تواند به شما کمک کند که به هدفی که در زندگی داشته‌اید، نگاه کنید و آنچه را که شما برای رسیدن به آن انجام داده‌اید و شما را به سمت جهش سوق داده است و همچنین آنچه که در خصوص پروسه شما منحصر‌به‌فرد است و ‌برای خدمات و یا محصول شما بهتر است، ‌بشناسید. حتی این کار می‌تواند ارتباطات شما را با سرمایه‌گذاران بالقوه خود تسهیل کند. داستان شما می‌تواند همزمان با تکامل محصول شما توسعه یابد.

این داستان می‌تواند از شما یا مشخصات یک مشتری خاص آغاز شود و سپس به صورت سری داستان ادامه یابد و یا  با مشارکت جمعیت بیشتری شکل گیرد. اگر شما می‌خواهید که داستانسرایی بهتری داشته باشید‌ و یا به دنبال ایده‌ها و بخش‌هایی برای پازل داستانسرایی خود هستید، کتاب‌ها و وبلاگ Seth Godin را چک کنید و پست‌های داستانسرای دیجیتال Amanda Lewan را ببینید؛ «داستانسرایان: ۱۰۰ راه برای جرقه‌ای الهام‌بخش»

برخی از بهترین کارآفرینان کسانی هستند که برای گفتن داستان خودشان بیان بسیار صریح و واضحی دارند و مشکلاتی که با آن مواجه بوده‌اند و اینکه چگونه آنها را حل و فصلش کرده‌اند و دلیل اینکه چرا آنها این استارتاپ را شروع کرده‌اند را  به خوبی شرح می‌دهند.

در یک مسابقه استارتاپی یک کارآفرین شرکتی را برای روانشناسان ایجاد کرده بود. وی توضیح داد که چگونه این ایده به ذهن وی متواتر شده است. وی این شرکت را به خاطر یک بیماری ذهنی در خانواده خود ایجاد کرده بود که در نهایت داستان وی اشک حضار را  درآورد.

  •  برای داستانسرایی خود از دیگران کمک بگیرید

اگر داستانسرایی در حوزه تخصص شما نیست از کمک گرفتن خجالت نکشید. کمک گرفتن در برنامه تجاری، برنامه تامین مالی، ایجاد زمین بازی، برندسازی سمعی و بصری، روابط عمومی و حتی در مذاکره برای امضای قرارداد  نیز به کار می‌آید.

یک کارآفرین عاقل کسی است که آنقدر هوشمند است که دقیقا می‌داند از چه چیزهایی بی‌اطلاع است و چه زمان‌هایی باید از کمک متخصصان استفاده کند. راه‌های بسیاری برای کمک گرفتن از دیگران وجود دارد. این افراد  شامل:

دوستان و اقوام متخصص و  با‌تجربه

مربیان مورد اعتماد

اعضای گروه مغز متفکر خود

وورکشاپ‌های تجاری و تخصصی و جلسات مشاوره‌ای رایگان

موسسان

داوطلبان و کارآموزان

افراد مستقل

سرمایه‌گذاران موجود

مشاوران

هم دانشگاهی‌های سابق

شبکه مشاوران و موسسان

ممکن است که شما ندانید چه کسی به تقاضای کمک شما پاسخ خواهد داد. فقط مطمئن شوید که مشاوره‌های با‌کیفیت به شما ارائه می‌دهند. اگر شما توانستید از کمک و مشاوره‌های رایگان دیگران استفاده کنید، به زمانی که آنها به شما اختصاص می‌دهند احترام بگذارید و به دنبال راهی باشید که زحمت و ارزش کمک آنها را در آینده جبران کنید.

یکی از مزایای کشور آمریکا این است که در هر جایی که باشید، می‌توانید گوشی خود را بردارید و با هر شخص برای درخواست کمک و مشاوره کمک بگیرید و یا حتی به آنها ایمیل بزنید که چنین فرهنگی در سایر کشورها کمتر به چشم میخورد.

به خاطر داشته باشید شما چیزی برای از دست دادن ‌ندارید. از مردم بخواهید و از سوال‌کردن نترسید. اگر شما نمی‌توانید داوطلبان کافی در حوالی خود بیابید، اشخاص مستقل و یا اعضای تیم‌های برونسپاری خارجی  می‌توانند منابع عالی تلقی شوند.

در واقع این نوع تیم‌ها برای ورود به سیلیکون‌ولی استارتاپ‌ها بسیار رایج است. استارتاپ‌ها و ‌کارآفرینان می‌توانند بسیاری از متخصصان در این حوزه را بیابند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.