از جانسون اند جانسون تا فیروز

دستانی که بسیاری از افراد جامعه، هیچ تصوری از توانایی‌های آنها ندارند

0

بچه‌های متولد دهه‌های پنجاه و شصت خوزستان، در “ته لنجی”های آبادان در کنار تافی‌های جعبه‌ای (که بعدها می‌شد جعبه‌ی نخ و سوزن مادرها) و شکلات‌های رنگ و وارنگ، بطری‌های شامپوی زیبایی می دیدند به رنگ زرد طلایی که روی آنها به خط “پیچی” انگلیسی نوشته شده بود johson. شامپو بچه‌ای که محبوب آن نسل بود و زمانی دیگر، کمتر یافت می‌شد. سال‌ها بعد، همان شامپو را در قفسه‌های فروشگاه‌ها دیدند اما با یک نام ایرانی: فیروز. اما داستان کارخانه فیروز چه بود و تاریخچه شرکت فیروز از کجا آغاز می‌شود؟

برند فیروز

داستان برند فیروز به سال ۱۳۵۳ باز می‌گردد. زمانی که شرکت جانسون اند جانسون یک کارخانه در ایران تاسیس کرد و ایران به اولین تولید کننده محصولات بهداشتی کودک در خاورمیانه تبدیل شد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، مالکیت این مجموعه به بنیاد مستضعفان رسید و تا سال ۱۳۷۹ به همین منوال گذشت.

صاحب شرکت فیروز

اما داستان واقعی برند فیروز از مزایده سال ۱۳۷۹ آغاز شد؛ زمانی که سید محمد موسوی صاحب کارخانه فیروز شد. در آن زمان شرکت تنها ۵ قلم کالا تولید می‌کرد و ۳۴ نفر نیرو داشت. اما به مدد هیئت مدیره جدید، تعداد کالاهای تولید به نزدیک به ۷۰ قلم رسید و حدود ۶۰۰ نفر نیروی انسانی به کارخانه اضافه شد. همین اتفاقات باعث شد تا این صاحب شرکت فیروز به عنوان یک کار آفرین شناخته شود. اما این تنها دلیل برای کارآفرین دانستن او نیست. موسوی برای توسعه فیروز به سراغ بخش خاصی از جامعه رفت که برای سال‌ها دست کم گرفته می‌شدند: معلولان.

داستان صاحب کارخانه فیروز

سید محمد موسوی خود داستان پر فراز و نشیبی داشت تا به برند فیروز برسد. او که در سال ۱۳۳۳ در شهر قزوین به دنیا آمد، در دو سالگی به فلج اطفال مبتلا شد و توان حرکت پاهای خود را از دست داد. سال‌های سختی در انتظار او بود و طبق آنچه خود گفته، حتی تصور نمی‌کرد که به عنوان یک معلول می‌تواند زندگی عادی داشته باشد؛ تا جاییکه چهار سال تمام طول کشید تا دیپلم خود را بگیرد. اما پس از مدتی توانست خود را بازیابد و زندگی را ادامه بدهد. برای تحصیل به امریکا رفت و پس از انقلاب اسلامی به کشور خود بازگشت.

“بعد از اینکه انقلاب پیروز شد دوباره به ایران بازگشتم و در آن زمان توانستم هدف واقعی خود را یعنی فعال اجتماعی شدن پیدا کنم. آن زمان معلولیت را شاخص ندیدم بلکه جامعه را معلول دیدم. از آن زمان به بعد بود که تصمیم گرفتم حرکت خودم را به عنوان یک فعال اجتماعی در زمینه معلولان آغاز کنم.”

اما موسوی از همان ابتدا صاحب کارخانه فیروز نبود. برای سال‌ها فعالیت‌های مختلفی را در حوزه اقتصادی تجربه کرد و همواره به دنبال تحول و تنوع بود تا آنکه با همراهی برخی دیگر، کانون معلولین توانا را در قزوین به راه انداختند و تصمیم گرفتند بر اشتغال‌زایی برای معلولان تمرکز کنند. این شد که به سراغ مزایده بنیاد مستضعفان بروند و صاحب شرکت فیروز شدند.

صاحب کارخانه فیروز می‌گوید: “من باور دارم معلولیت فقط یک محدودیت جسمی است و در نهایت باعث می‌شود که انسان‌ها بیشتر بیندیشند. من معلولیت را یک موهبت الهی می‌دانم، هدیه‌ای ارزشمند که باعث می‌شود انسان معلول، اندیشمندتر شود. متاسفانه تا چندی قبل معلولین در جامعه ما جایگاهی نداشتند و اگر می‌بینیم که حالا به معلولین پرداخته شده، این حرکت و تغییر نگرش مربوط می‌شود به دو تا سه دهه قبل. چراکه تا پیش از آن معلولین به این علت که از جسم ضعیف تری برخوردار بودند و به لحاظ فیزیکی در مقابل کار‌ها موفقیت زیادی نداشتند با یک نگرش عمومی غلط مواجه می‌شدند و همواره با دیده ترحم به آنان نگاه می‌شد و نکته اینجاست که نگرش غلط، فقط مردم را در برنمی گیرد بلکه مسئولان نیز از این نوع نگرش متاثر می‌شوند، زیرا آن‌ها نیز برخاسته از همین جامعه هستند.”

اکنون فیروز نه تنها یک برند شناخته شده است، بلکه محبوب بسیاری از نسل‌ها نیز شناخته می‌شود. راهی که اصولی طی شد و توانست خود را به بازار تحمیل کرده و در رقابت با کالاهی خارجی مشابه، سربلند بیرون بیاید. آن هم با کمک کارآفرینی به نام سید محمد موسوی و دستانی که بسیاری از افراد جامعه، هیچ تصوری از توانایی‌های آنها ندارند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.